دو شاهکار ماندگار ادبیات ایران در فهرست 100 کتاب برتر تاریخ ادبیات جهان قرار گرفتند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، انجمن کتاب نروژ با نظر‌خواهی از 100 نویسنده‌ سرشناس از 54 کشور فهرست 100 کتاب برتر تاریخ ادبیات جهان را منتشر کرد.
در میان این آثار منتخب، دیوان «مثنوی معنوی» اثر مولانا جلال‌الدین و «بوستان» اثر شیخ اجل سعدی دو کتابی هستند که پرچم‌دار ادبیات کهن ایران شده‌اند.

دن‌کیشوت میگل دو سروانتس

در این نظرسنجی هر یک از نویسندگان باید 10 کتاب مورد نظر خود را معرفی می‌کرد که در پایان کتاب «دن‌کیشوت» نوشته‌
میگل دو سروانتس نویسنده‌ی نامدار اسپانیایی با کسب بیشترین آرای ممکن در رتبه‌ اول قرار گرفت.

کارلوس فوئنتس، پل استر، اورهان پاموک، میلان کوندرا، نادین گوردیمر، جان اروینگ و وی. اس. نایپائول از جمله چهره‌های سرشناسی بودند که در این نظرسنجی شرکت کردند.

به گزارش سایت انجمن کتاب نروژ، از معروف‌ترین کتاب‌های حاضر در فهرست 100 اثر ماندگار تاریخ ادبیات می‌توان به آثار ذیل اشاره کرد:

«
غرور و تعصب» نوشته جین‌ آستین
«داستان‌های منتخب» نوشته
خورخه لوئیس بورخس
«بلندیهای بادگیر» نوشته امیلی برونته
«
بیگانه» نوشته آلبر کامو
«نوسترومو» نوشته جوزف کنراد
«کمدی الهی» نوشته دانته آلیگیری
«انتظارات بزرگ» نوشته چارلز دیکنز
«جنایت و مکافات»، «ابله»، «تسخیرشدگان» و «برادران کارامازوف» نوشته داستایوفسکی
«میدل مارچ» نوشته
جورج الیوت
«آبشالوم، آبشالوم» و «خشم و هیاهو» نوشته ویلیام فاکنر
«مادام بوواری» نوشته گوستاو فلوبر
«صد سال تنهایی» و «عشق سال‌های وبا» نوشته گابریل گارسیا مارکز
«فاوست» نوشته ولفگانگ گوته
«ارواح مرده» نوشته نیکلای گوگول
«طبل حلبی» نوشته گونتر گراس
«
پیرمرد و دریا» نوشته ارنست همینگوی
«ادیسه و ایلیاد» نوشته هومر
«اولیس» نوشته
جیمز جویس
«محاکمه» و «قلعه» نوشته فرانتس کافکا
«دفترچه طلایی» نوشته دوریس لسینگ
«پی‌پی جوراب بلند» نوشته آسترید لیندگرن
«بچه‌های محل ما» نوشته
نجیب محفوظ
«عشق» نوشته تونی موریسون
«لولیتا» نوشته ولادیمیر ناباکوف
«
1984» نوشته جورج اورول
«در جست‌وجوی زمان از دست‌رفته» نوشته مارسل پروست
«کوری» نوشته ژوزه ساراماگو
«هملت»، «شاه‌لیر» و «اتللو» نوشته ویلیام شکسپیر
«جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» نوشته لئو تولستوی
«ماجراهای هاکلبری ‌فین» نوشته
مارک تواین

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...