تجربهنگاری نخستوزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاورهی بینالمللی را اداره میکند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه میدادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانیها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگیشان است... نباید شرکتهای دولتی به عنوان سرمایهگذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی!
...
وقتی با یک مستبد بیرحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه میخورید، شگفتآور است که چقدر به ندرت احساس میکنید روبهروی یک شیطان نشسته یا ایستادهاید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی میکنند و لبخند میزنند... در شرایط مناسب، هر کسی میتواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستمهای خوب رهبران بهتر را جذب میکنند و سیستمهای بد رهبران فاسد را جذب میکنند... به جای نتیجه، روی تصمیمگیریها تمرکز کنیم
...
اصطلاح راه رشد غیرسرمایهداری ابتدا در جلسات تئوریک بخش مطالعات کشورهای فقیر و توسعهنیافته کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی مطرح شد... ما با انقلابیون ضداستعمار ارتباط برقرار میکنیم و آنها را به ادامه مبارزه با امپریالیسم و قطع روابط اقتصادی با آن و حرکت به سمت خودکفایی تشویق میکنیم... اگر هم میخواهند رابطه تجاری بینالمللی داشته باشند، با کشورهای کمونیستی ارتباط بگیرند... تنها جریان فکری که واقف بود که چه کاری باید انجام دهد، حزب توده بود
...
حمل و نقل دریایی صرفاً مؤلفهای فرعی در خدمت تجارت نیست بلکه در بافتار سرمایهداری جهانی نقشی محوری دارد... طرحهای ساختِ بندرگاهها ندرتاً با تعیین بیطرفانه و کارشناسانهی هزینه نهایی سروکار دارد؛ بلکه همانطور که فصل دوم روشن میسازد، تعیینکننده سیاست و ژئوپُلیتیک است... چرخش بین دو عرصهی دولت و کسبوکار، سنّتِ دیرینهی پرسنل نظامی ایالات متحده بوده است... غیرحرفهایها از راهبرد حرف میزنند، و حرفهایها لجستیک انجام میدهند
...
کروزو در «سرمایه» کارل مارکس، «نظریه عمومی» جان مینارد کینز، و سخنرانیهای میلتون فریدمن درباره «نظریه قیمت» حضور دارد... جدال واقعی او در برابر «کمیابی» است... دانیل دفو نویسنده کتاب هم میگوید: هیچکس به اندازه من طعمهای مختلف زندگی را نچشیده است. من 13بار فقیر و ثروتمند شدهام... کتابهای درسی، اقتصاد تکنفره را به عنوان معیاری معرفی میکنند که میتوان اقتصادهای پیچیدهتر را با آن سنجید... مفهوم اقتصاد کروزو برای افرادی که عاشق واقعگرایی هستند و از نظریهپردازی نفرت دارند نوعی توهین است
...
تئوری تخریب خلاق، اقتصاد را به عنوان یک فرآیند ارگانیک و پویا در نظر میگیرد که در یک چرخه ثابت، عملکردها، تولیدات و خدماتی را که فعال هستند از بین میبرد تا منابع و انرژی برای بهکارگیری نوآوریهای جدید در دسترس همگان قرار بگیرد. چنین دیدگاهی در تضاد کامل با الگوهای ریاضی اقتصاد سنتی کمبریج است... در کنار فواید بلندمدت تخریب خلاق برای بازار کار، در کوتاهمدت حس امنیت شغلی را از مردم سلب میکند
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصبشده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیتنامهای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد
...
تجربهنگاری نخستوزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاورهی بینالمللی را اداره میکند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه میدادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانیها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگیشان است... نباید شرکتهای دولتی به عنوان سرمایهگذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی!
...
هنرمندی خوشتیپ بهنام جد مارتین به موفقیتهای حرفهای غیرمعمولی دست مییابد. عشقِ اُلگا، روزنامهنگاری روسی را به دست میآورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که بهدست آژانسهای مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر میپیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا بهعنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمالگرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشمانداز آن
...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینههای اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قویتر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشهای که از قفقاز میآمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بینیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است
...
وقتی با یک مستبد بیرحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه میخورید، شگفتآور است که چقدر به ندرت احساس میکنید روبهروی یک شیطان نشسته یا ایستادهاید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی میکنند و لبخند میزنند... در شرایط مناسب، هر کسی میتواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستمهای خوب رهبران بهتر را جذب میکنند و سیستمهای بد رهبران فاسد را جذب میکنند... به جای نتیجه، روی تصمیمگیریها تمرکز کنیم
...