• گتسبی-بزرگ-40-طرح-جلد-برگزیده

    گتسبی که در اصل قاچاقچی مشروبات الکلی‌ست؛ به خانه‌ی بزرگی در همسایگی معشوقه‌ی سابق‌ش که اکنون ازدواج کرده است، نقل مکان کرده و با برگزاری مهمانی‌های بزرگ اشرافی سعی در بازسازی جایگاه اجتماعی و ارائه شخصیتی جدید از خود دارد... در طراحی جلدها بیشتر از تصویر «دیزی»(معشوقه گتسبی)؛ «مهمانی»های بزرگ اشرافی و «اتومبیل» به عنوان سوژه‌های محوری، استفاده شده‌ است. جزئیات لباس‌ها در آمریکای دهه بیست میلادی، نوع آرایش و موی زنان و ارزش‌های جامعه آمریکایی در این طرح‌ها دیدنی‌ست ...

  • خانم-دالووی-24-طرح-جلد

    کلاریسا دالووی در یک صبح روشن از ماه ژوئن بیرون رفت تا برای جشنی که همان شب در خانه‌اش برگزار می‌شد گل بخرد... ذهن کلاریسا از تصویر پیتر والش سرشار است، دوست دوران کودکی که کلاریسا آرزو داشت با او ازدواج کند و ‌بنا به خبری که داده‌اند،‌ به تازگی از هند بازگشته است... در حالیکه مشغول مرتب کردن خانه است، پیتر سر می‌رسد؛ میان آن دو هیجانهای فرو خورده و عمیقی جریان می‌یابد که با آمدن الیزابت، دختر کلاریسا، ‌متوقف می‌شود... روز به پایان می‌رسد و زمان جشنی که آن همه انتظارش را کشیده‌اند فرا می‌رسد ...

  • زنان-کوچک-35-طرح-جلد-برگزیده

    داستان زندگی چهار خواهر به نام‌های «مگ»، «بت»، «جو» و «امی» که بر اساس اتفاقات واقعی و تجربیات نویسنده و خواهرانش تنظیم شده ... دختران جوان آقای مارچ در غیاب پدر، با فقر، بیماری، خیانت و تنهایی مبارزه می‌کنند... با چهار شخصیت متفاوت، عاشق می‌شوند، درس می‌خوانند؛ به بازار کار وارد می‌شوند؛ ازدواج می‌کنند و در سایه‌ی همراهی مادری فهیم، مهارت‌های زندگی را با سختی و شیرینیِ توامان می‌آموزند... در این جلدها، تلقی متفاوت از پوشش و ظاهر دختران مارچ، در طول دهه‌های مختلف، جلب توجه می‌کند ...

  • جنگ-و-صلح-24-طرح-جلد

    پرنس آندری،‌ حالا پس از مرگ همسرش، عاشق "ناتاشا راستوف" شده است... ناتاشا شاید یکی از زیباترین آفریده‌های تولستوی و یکی از انسانی‌ترین و سحرانگیزترین آفریده‌‌های ادبیات جهان باشد... «نرینگی» میل به تغییر دادن دارد، دافعه اش غالب است، بر آنچه مغایر است حمله می برد! و با خود می خواند: چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد! ... «زنانگی» به درون خود کشیدن هیاهوست! آنجا که خشم ها رام می گردد و دلهره ها آرام می گیرد، او مهاجم را به درون خانه راه می دهد و در خود هضم می کند... مرد بی زن؟! جنگ با صلح!؟ ...

در میان این 20 کتاب، طرح گرافیکی جلد زیبای «گریستن»؛ جلدی از نسخه‌ی انگلیسی رمان ژاپنی «پلیس حافظه» اثر یوکو اوگاوا؛ طرح جلد رمان برنده‌ی جایزه پولیتزر، «پسران نیکل» با یک ایده‌ای عالی و اجرایی عالی‌تر؛ طرح جلد ساده و شگفت «تولد» اثر سزار آیرا، جلد «دیوار نیاکان» با یک طراحی فوق‌العاده؛ مجموعه جلدهای خوش آب‌ورنگ و فانتزی «تلماسه» اثر فرانک هربرت و طرح جلد پوستری «کارخانه» اثر هیروکو اویامادا‏‫ دیدنی‌تر هستند ...
ماجرای اسکروج پیر و خسیس و ملاقات عجیب و غریبش با روح «مارلی» شریک سابقش است... تغییر و تحولات اخلاقی او مخصوصا در برخورد با پسرک معلول کارمندش باب کراچیت ... بدجنسی و خساست نقش اول داستان، روح، کودک معلول، تاریکی شب و خواب، شادی بخشش و هدیه دادن، برف و زمان وقوع داستان که شب سال نوی مسیحی ست از جمله مضامین گرافیکی استفاده شده در این طرح‌هاست ...
آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته... بی‌تجربگی در زندگی، اعتمادی بی‌حد نسبت به دیگران در وی پدید می‌آورد... عاشق ناستازیا فیلیپوونا دختر زیبا ولی بدنام شده است... مردی جاه‌طلب است که به دلیل مزایایی که از این ازدواج برای وضع شغلی او حاصل خواهد شد در هوای آن است... خود را به مهلکه ماجرایی پرخطر می‌اندازد: نجات ناستازیا... اما دختر ژنرال به وی اظهار عشق می‌کند ...
هزار و نهصد و هشتاد و چهار اورول... خروجی غرب اثر محسن حمید... درباب زندگی مینیمالیستی یا خداحافظ وسایل اضافه... سرگذشت ندیمه‌ی مارگارت آتوود... ایکیگای: دلخوشی‌های کوچک زندگی... ابله باتومان... نیکوتین به روایت گرگور هنس‏‫ ... پاچینکوی مین جین‌لی و زنی با موهای قرمز اثر پاموک ...
در مرز ایالت ترانسیلوانیا، قلعه وحشتناک کنت دراکولا قرار دارد... شب‌ها از گورش برخاسته و به دنبال طعمه‌هایش می‌گردد... در نور مهتاب به سراغ لوسی جوان می‌آید و پس از نوشیدن خونش، به‌شکل یک‌خفاش فرار می‌کند... این‌زنان شیطانی به چشم ون‌هلسینگ یکی از یکی زیباتر می‌آیند... فیلسوف، متخصص علوم ماوراءالطبیعه و یک مسیحی دوآتشه است... یکی از مشهورترین رمان‌های وحشت در جهان است که برای اولین‌ بار در ۱۸۹۷ منتشر شد ...
اثر مشهور و منفور نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی... ماکیاولی در نامه مشهوری به دوست خود درباره کتابش می‌نویسد: «... اینکه حاکمیت چیست، بر چند نوع است، چگونه آن را به دست می‌آورند، چگونه آن را حفظ می‌کنند و چگونه آن را از دست می‌دهند.»... شهریار باید بتواند، در عین حال، هم روباه باشد و هم شیر؛ نباید پای‌بند پیمان خود بماند... باید خود را به ظاهر مهربان و درست‌پیمان و مردم‌دوست و راستگو و دیندار نشان دهد، ولی در عین حال باید بتواند چنین نباشد ...
در حال بارگزاری ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...