اثر مشهور و منفور نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی... ماکیاولی در نامه مشهوری به دوست خود درباره کتابش می‌نویسد: «... اینکه حاکمیت چیست، بر چند نوع است، چگونه آن را به دست می‌آورند، چگونه آن را حفظ می‌کنند و چگونه آن را از دست می‌دهند.»... شهریار باید بتواند، در عین حال، هم روباه باشد و هم شیر؛ نباید پای‌بند پیمان خود بماند... باید خود را به ظاهر مهربان و درست‌پیمان و مردم‌دوست و راستگو و دیندار نشان دهد، ولی در عین حال باید بتواند چنین نباشد

«شهریار» [The Prince] اثر مشهور و منفور نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی است. کتاب در سال 1513، در 26 فصل به نگارش درآمد و پس از مرگ نویسنده در 1532 در رم منتشر شد. ماکیاولی در نامه مشهوری به دوست خود فرانچسکو وتوری درباره کتابش می‌نویسد: «... اینکه حاکمیت چیست، بر چند نوع است، چگونه آن را به دست می‌آورند، چگونه آن را حفظ می‌کنند و چگونه آن را از دست می‌دهند.» در ادامه 21 طرح روی جلد از این کتاب که توسط ناشران مختلف و در سالهای متفاوت منتشر شده است، قابل مشاهده است.

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli


21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

21 جلد برگزیده شهریار ماکیاولی The Prince Niccolò Machiavelli

کلیه حقوق محفوظ است و بازنشر مطالب با ذکر کتاب‌نیوز و درج لینک، بلامانع.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...