طرح جلدی از رمان «غرور تعصب» اثر جین آستن و نیز طرح جلدی از مجموعه داستان «دوبلینی‌ها» اثر جیمز جویس در میان این آثار دیده می‌شوند. رمان «غرور تعصب» تا به امروز بیش از 30 بار در ایران ترجمه و منتشر شده است. همچنین «دوبلینی‌ها»ی جیمز جویس نیز تا به حال 6 بار و توسط ناشران مختلف ترجمه و به چاپ رسیده است.

آنچه می‌بینید، تعدادی از طرح جلدهای برگزیده از میان کتب منتشر شده در سال 2012 میلادی است. طرح جلدی از رمان «غرور تعصب» اثر جین آستن و نیز مجموعه داستان «دوبلینی‌ها» اثر جیمز جویس در میان این آثار دیده می‌شوند.

15 طرح جلد برگزیده 2012
The Fables series | Bill Willingham

15 طرح جلد برگزیده 2012
Why We Build | Rowan Moore

15 طرح جلد برگزیده 2012
Pride and Prejudice | Jane Austen

15 طرح جلد برگزیده 2012
Office Girl | Joe Meno

15 طرح جلد برگزیده 2012
Hope: A Tragedy | Shalom Auslander

15 طرح جلد برگزیده 2012
Men in Space | Tom McCarthy

15 طرح جلد برگزیده 2012
Goodbye to Berlin | Christopher Isherwood
خداحافظ برلین | کریستوفر آیشروود | ترجمه آرش طهماسبی | فرهنگ جاوید

15 طرح جلد برگزیده 2012
The Diary of a Nobody | George Grossmith and Weedon Grossmith
روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل | جورج و ویدون گروسمیث | ترجمه شهلا طهماسبی | فرهنگ نشر نو

15 طرح جلد برگزیده 2012
Me and Earl and the Dying Girl | Jesse Andrews
مرگ خنده‌دار، عشق ناتمام | جس اندروز | ترجمه بهاره قاسم‌پور | نشر خزه

15 طرح جلد برگزیده 2012
Shatter Me | Tahereh Mafi
خردم کن | طاهره مافی | ترجمه‌ شبنم سعادت | پریان‏‫

15 طرح جلد برگزیده 2012
The Flame Alphabet | Ben Marcus

15 طرح جلد برگزیده 2012
Every Day | David Levithan
هر روز | دیوید لویتان | ترجمه‌ فاطمه جابیک | میلکان

El asenino hipocondríaco | Juan Jacinto Muñoz Rengel
El asenino hipocondríaco | Juan Jacinto Muñoz Rengel

The Forsaken | Lisa M. Stasse
The Forsaken | Lisa M. Stasse

The Dubliners | James Joyce
The Dubliners | James Joyce

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...