مقالات، سخنرانی‌ها و یادداشت‌های «جان مک‌گاهرن» درباره تأثیرگذارترین نویسندگان جهان چون «تولستوی»، «آنتوان چخوف»، «جیمز جویس» و «مارسل پروست»، کتاب شد.

به گزارش فارس، مجموعه مقالات «دوست ‌داشتن جهان» به قلم «جان مک‌گاهرن» نویسنده ایرلندی و با همکاری انتشارات «فابر وفابر» انگلیس پانزدهم نوامبر سال جاری منتشر شد.

«جان مک‌گاهرن» در این کتاب درباره تمامی شخصیت‌ها و آثار ادبی و غیرادبی و نوشته‌هایی که در زندگی او تاثیرگذار بوده مقاله‌ای را به رشته تحریر درآورده است.

از نگاه او برخی از رمان‌های بزرگ، داستان‌های کوتاه، مقالات ادبی و غیرادبی مجموعه‌ای از موثرترین اندوخته‌های بشری است که تاثیر به سزایی در رشد و آموزش او به عنوان یک نویسنده و محقق داشته است.

«مک‌گاهرن» در کتاب «دوست ‌داشتن جهان» مجموعه مقالاتی را درباره شخصیت‌های فرهنگی و ادبی و دوست‌داشتنی زندگی‌اش قلمی کرده است.

«دوست داشتن جهان» در حقیقت شامل بخشی از مقالات، سخنرانی‌ها و یادداشت‌های این نویسنده درباره شخصیت‌هایی چون «تولستوی»، «
آنتوان چخوف»، «جمیز جویس»، «مارسل پروست» است.

این نویسنده حتی در فصلی از کتابش به طور مفصل به نویسندگان ایرلندی که تاثیرات عمیقی بر او داشتند نام برده و به معرفی دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات آنها درباره ادبیات پرداخته است.

«میکائیل مک‌لاورتی»، « او مالی» و «فورست راید» از جمله این نویسندگان هستند که درباره آنها مقاله‌ای در کتاب «دوست‌داشتن جهان» خواهید یافت.

این نویسنده ایرلندی در کتابش به موضوعاتی چون «فرقه‌گرایی»، «حقوق زنان»، «جایگاه و قدرت کلیسا در ایرلند» و مسائلی از این دست توجه بسیار داشته و مقالاتی را در این زمینه به مخاطبش ارائه کرده است.

از «جان مک‌گاهرن» آثار متعددی منتشر شده که بخشی از آنها در حوزه رمان و داستان‌کوتاه ، برخی در حوزه آثار غیرادبی و بخشی از آنها در قالب نمایشنامه‌ و فیلم‌نامه منتشر شده است.

از میان رمان‌های وی می‌توان به « تاریکی» ، «در زمره زنان»، « روزهای آفتابی در پیش است» ،«خط شب» و « زمین بلند»اشاره کرد.

مجموعه مقالات «دوست داشتن زمین» به قلم این نویسنده و در 350 صفحه پانزدهم نوامبر سال جاری توسط انتشارات «فابر و فابر» وارد بازار کتاب کشورهای آمریکایی اروپایی شده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...