نمایش‌نامه «سه خواهر» نوشته برایان فریل [Brian Friel] و با ترجمه نازیلا باقری، از سوی انتشارات افراز راهی بازار کتاب شد.

سه خواهر برایان فریل [Brian Friel]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نمایش‌نامه «سه خواهر» اقتباسی از کتابهای «سه‌خواهر» و «خرس» اثر آنتون‌پاولویچ چخوف است. این کتاب 204مین شماره از مجموعه «نمایش‌نامه‌های برتر جهان» این ناشر را به خود اختصاص داده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «بارون: پس برای مهمانی خواهرت نمی‌‏مانی؟
ماشا: مهمانی؟ [ناگهان به یادش می‌‏آید، رو به ایرینا] البته، البته. عصر برمی‌‏گردم. خداحافظ عشقم. [او را می‌‏بوسد] و باز هم، برایت تمام شادی‌‏های دنیا را آرزو می‌‏کنم. [رو به همه] آن قدیم‌‏ها وقتی پدر زنده بود برای جشن نام‌‏گذاری ما همیشه سی یا چهل افسر جوان به اینجا می‏‌آمدند. یادت هست چه دیوانه‌‏بازی‏هایی از خودمان در می‌‏آوردیم؟ حالا جمع‏‌مان شده یک مرد، [بارون] یک پسربچه [سولیونی] و خانه‌‏ای که مثل کتابخانه ساکت است... معذرت می‌‏خواهم. بهتر است بروم. به حرف‏هایم توجه نکن. امروز خیلی پکرم، من تقریباً... من... من [در میان اشک‏هایش می‏‌خندد و ایرینا را بغل می‌‏کند] بعد با هم حرف می‌‏زنیم. بعداً می‏‌بینمت. باید بروم بیرون، بیرون، دور...
ایرینا: ماشا مریض شدی؟
اولگا: [گریه می‏‌کند و ماشا را بغل می‏‌کند] حالت را خوب می‌‏فهمم.
سولیونی [لبخند سردی می‌‏زند] وقتی یک مرد فلسفه‌‏بافی می‏‌کند شانس این را دارید که چیزی از فلسفه بشنوید؛ اما وقتی زنی سعی می‏کند فلسفه‌‏بافی کند، یا بهتر بگویم دو تا زن، می‌‏دانید چه چیزی گیرتان می‏‌آید؟ بارون، تو خوب می‏‌دانی. [صورتش را به صورت توزنباخ نزدیک می‏کند و با دستش ادا درمی‏‌آورد] کوآک‏‌کوآک، کوآک‏‌کوآک، کوآک‌کوآک.
ماشا: واقعاً بچه‌‏ننۀ شروری هستی.»

برایان فریل؛ نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده داستان کوتاه ایرلندی، نهم ژانویه سال 1929 به دنیا آمد. او که به نام چخوف ایرلند شهرت دارد، از مهم‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان انگلیسی‌زبان نسل خود به شمار می‌آید. فریل عضو آکادمی هنر و ادبیات آمریکا، انجمن پادشاهی ادبیات انگلستان و آکادمی ادبیات ایرلند بود. او بعد از یک دوره طولانی بیماری، دوم اکتبر 2015 از دنیا رفت.

نمایش‌نامه «سه خواهر» نوشته برایان فریل، در 198 صفحه، به قیمت 72 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه نازیلا باقری، از سوی انتشارات افراز روانه کتاب‌فروشی‌ها شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...