نمایشنامه «سِفرِ خروجْ» نوشته عبدالرحمان شرقاوی با ترجمه غلامرضا امامی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ سوم رسید.

سفر خروج عبدالرحمان شرقاوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عبدالرحمان شرقاوی نویسنده این‌کتاب که در نگارش فیلمنامه «الرسالة» یا همان «محمدرسول‌الله(ص)» با توفیق الحکیم و عبدالحمید جودة السحار مشارکت داشته، نمایشنامه‌های دیگری مانند «مصیبت جمیله» و «عقاب سرخ» را در کارنامه دارد که «مصیبت جمیله» درباره زندگی جمیله بوحیرد بانوی مبارز الجزایری است. او کتاب‌های دیگری مانند «محمد (ص) پیامبر آزادی» و «علی (ع) پیشوای پرهیزگاران» را هم در زمینه زندگینامه‌نویسی منتشر کرده است. او در سال ۱۹۷۴ برنده جایزه مدال درجه یک ادبیات و هنر کشور مصر شد.

غلامرضا امامی در سفری به مصر این‌کتاب را دیده و با توصیه محمدرضا حکیمی آن را به فارسی ترجمه کرده است. او در مقدمه‌ای که تیرماه سال ۹۸ برای این‌کتاب نوشته، می‌گوید «با خواندن این‌نمایشنامه پرهیجان حماسه حسینی رویاروی دل و دیده جان می‌گیرد. نبرد دایمی حق و باطل ترسیم می‌شود و این بانگ بلند از فراز تاریخ به گوش می‌رسد که بر زِبَر این زمین سبز و زیر این آسمان آبی: هر زمینی کربلاست و هر روزی عاشورا...»

نمایشنامه «سفر خروج» براساس تاریخ مستند قیام امام حسین (ع) و حرکت کاروان ایشان از مدینه تا کربلا ترسیم می‌کند و ارجاعی به نبرد تاریخی حضرت موسی (ع) با فرعون و همان سفر خروج معروف دارد که درباره خروج قوم بنی‌اسرائیل از مصر با رهبری حضرت موسی (ع) است. به‌این‌ترتیب شرقاوی با این‌ارجاع، جنگ همیشگی آزادگی و بردگی و نبرد جاودانه ستمدیده با ستمگر را مورد توجه قرار داده است. نمایشنامه پیش‌رو از شهر مکه و با شخصیت وحشی قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیامبر (ص) شروع می‌شود.

این‌نمایشنامه ۲ بخش دارد که بخش اول، ۱۳ پرده و بخش دوم، ۶ پرده دارد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مختار: کذاب پسر کذاب تو هستی. تو خودت حرامزاده‌ای و پسر یک حرامزاده‌ای. ننگ بر حاکمان دروغ‌گو، حاکمان رشوه و فریب، حاکمان سمّ و خنجر، اینجا آمده‌ای که بر همه تسلط پیدا کنی؟
ابن‌زیاد: این چه کسی است که صدایش را برای ابن‌زیاد بالا می‌برد؟ و به یزید بن معاویه خلیفه مسلمین دشنام می‌دهد؟
مختار: [با همان شدت سخنش را ادامه می‌دهد:] ای ابن‌زیاد خداوند تو را نابود کند.
ابن‌زیاد: [با عصبانیت] خداوند تو را نابود کند.
مختار: تو یک سگ وحشی هستی. آیا تو امیری؟ تو فقط سگ پاسبان دزدان حکومت و خلیفه‌ای.
[اسد رو به ابن‌زیاد آرام سخنی می‌گوید.]
زید بن ارقم: [رو به ابن‌زیاد] آیا امام ما نور چشم پیامبر را دشنام می‌دهی؟ آیا علی (ع) آن ثارالله را و آن حامل پرچم‌های پیروزی و فتح را دشنام می‌دهی؟

چاپ سوم این‌کتاب با ۳۱۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...