قانون‌گذاری سیاه و سفید | شرق


دانشمندانی که آثار قابل اعتنایی درباره ماهیت قانون‌گذاری پدید آورده‌اند، وضع قانون از طریق پارلمان را «ذاتا» عملی سیاسی می‌دانند؛ اما آن را «صرفا» عمل سیاسی نمی‌دانند؛ یعنی حاصل عمل تقنینی را فقط مناسبات سیاسی و اراده سیاست‌مداران تعیین نمی‌کند. قانون‌گذاری اگر صرفا کشف و بر حسب اراده‌گرایی بود، کار چندان دشواری نبود؛ اما این عمل سیاسی در مرکز چند‌ راهی معارف و مهارت‌‌هایی قرار دارد که توجه به آنها و استمداد از آنها می‌تواند کیفیت قانون‌گذاری را ارتقا بخشد و آن را به ابزار مناسبی برای مدیریت امر عمومی و اجتماعی تبدیل کند.

 قانون‌گذاری خوب | حسن وکیلیان

به‌این‌ترتیب قانون خوب محصول تلفیق خصایصی مانند حقانیت دموکراتیک، کارآمدی محتوای سیاستی، بلاغت زبانی و تناسب ساختاری قانون در خلال فرایند وضع قانون است. بی‌اعتنایی به این جوانب پیچیده قانون یا توجه جدی به آنهاست که مرز میان قانون‌گذاری بد و قانون‌گذاری خوب را مشخص می‌کند. کشورهای پیشرو دنیا مدت‌هاست با استمداد از علوم و دانش‌هایی نظیر مطالعات قانون‌گذاری، حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد، آمار، مدیریت، زبان‌شناسی و حسب مورد علوم مختلف تجربی، به غنای تصمیم‌ها و انتخاب‌های سیاسی و سیاستی در پارلمان و دولت افزوده‌اند و آن را وسیله پیشرفت، به‌زیستی و زندگی جمعی خوب قرار داده‌اند.

برگزاری انتخابات سالم و انتخاب کسانی که نمایندگان واقعی مردم باشند، تازه آغاز کار است و باید قواعد، آیین‌ها، رویه‌ها، شرایط و لوازمی در کار شود که بازی سیاسی در پارلمان و دولت و خروجی آن، منافع نمایندگان، جریان‌ها و احزاب حامی آنها را با منافع عمومی و ملی در یک راستا قرار دهد. این قواعد، رویه‌ها، آیین‌ها، لوازم و شرایط در مجموع تشکیل‌دهنده چیزی است که می‌توان آن را ذیل مفهوم «قانون‌گذاری خوب» صورت‌بندی کرد؛ اما به نظر نگارنده نوع دیگری از قانون‌گذاری هم وجود دارد که نه‌تنها شرایط حداقلی شکل‌گیری خود ایده قانون‌گذاری را ندارد و نه‌تنها از این قواعد، آیین‌ها و رویه‌ها و شرایط و لوازم بی‌اطلاع است ...

بلکه بر این ناآگاهی می‌نازد. وقتی در مقابل ایرادات متعدد و پیش پا افتاده یک طرح معروف آن هم فقط در بخش زبانی، طراحان به جای ابراز اعتذار، ایرادات را بی‌اهمیت می‌خوانند و به محتوای پرمغز آن در مقابل زبان الکن آن استناد می‌کنند، معلوم است که کار از اساس عیب کرده است. وقتی قانونی مصوب می‌شود که با بدیهیات علم پزشکی و بالاتر از آن با اخلاق یک انسان عادی و متعارف در تضاد است، باید نگران بود. وقتی برخی مصوبات نمایشی در حالی به جنگ قواعد پولادین بازار می‌روند که شکست آنها از پیش معلوم و محتوم است و وقتی از ابزار قانون که باید فصل‌الخطاب همه منازعات و اختلافات باشد، در راستای خلق منازعه، دردسر و... استفاده می‌شود، نمی‌توان وعده‌های رفاه و آسایش را به‌راحتی پذیرفت. زینهار که اساس زندگی اجتماعی در خطر است.

وقتی با وضع یک قانون نسنجیده دشت‌های آباد به کویری بی‌آب و مزارع سرسبز به زمین‌هایی سوخته و بی‌حاصل بدل می‌شوند و با وجود همه گزارش‌ها و ارزیابی‌ها همچنان بر خطاهای گذشته پافشاری می‌شود، این قانون‌گذاری دیگر قانون‌گذاری بد نیست؛ بلکه قانون‌گذاری خیلی بد است. همه ما با این قبیل سیاست‌گذاری‌ها و قانون‌گذاری‌ها آشناییم؛ چون گاهی با تمام وجود و با تک‌تک سلول‌های خود، نتایج آن را دیده و طعم آن را چشیده‌ایم. گواهی بخواهید، همین ابر سیاه اسیدی بوی‌ناک بالای سر ما در این روزها. انسان‌ها به کنار، حالا به جایی رسیده‌ایم که این زمین و این آب و هوا دیگر تاب این رویه‌ها را ندارند. باید پرسید به نام قانون چه می‌کنید؟

معتقدم در مقابل این عمل نباید فقط نظاره‌گر بود. هرکس در حد توان از دانش و داشته و توش خود استفاده کند و این رویکرد را نقد کند. کتاب (دانلود کتاب «قانون‌گذاری خوب») منتشرشده قدم کوچکی است در همین راستا. غرض از این پژوهش معرفی قانون‌گذاری خوب، سنجیده و خردمندانه است. این کار مقدماتی و در حال تداوم و تکمیل که با حمایت اتاق بازرگانی ایران تهیه شده است، به این امید به علاقه‌مندان تقدیم می‌شود که نویسنده را از راهنمایی و تذکر کاستی‌ها بی‌بهره نگذارند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...