«نور نجات‌بخش» [Saved by the light: the true story of a man who died twice and the ‭profound revelations he received‬] اثر دانیون برینکلی [Dannion Brinkley] به چاپ چهارم رسید.

«نور نجات‌بخش» [Saved by the light: the true story of a man who died twice and the ‭profound revelations he received‬] اثر دانیون برینکلی [Dannion Brinkley]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، «نور نجات‌بخش» اثر دانیون برینکلی و پل پری [Paul Perry] با ترجمه زیبا پرهام از سوی نشر فرزان روز به چاپ چهارم رسید.

این کتاب که در زیر عنوان اصلی‌اش نوشته شده: «داستان مردی که دو بار می‌میرد و مشاهداتش را در دنیای دیگر شرح می‌دهد» اثری درباره شرح تجربه دمِ مرگ یک مرد و جنبه‌های روان‌شناسی آن است که در پانزده فصل به شرح زیر منتشر شده:

«نخستین باری که مردم»، «تونلی به ابدیت»، «او مرده است»، «شهر بلور»، «جعبه‌های دانش»، «بازگشت»، «در خانه»، «فیض نجات‌بخش»، «حیاتی تازه»، «نمونه‌های خودم»، «نیروی مخصوص»، «آغاز دوباره»، «سانحه قلبی»، «دومین باری که مردم» و «ادامه دارد».

این کتاب سرگذشت مردی است که دو بار تجربه مرگ را از سر می‌گذراند و در این کتاب، با دقت و تفصیل، آنچه را که در دنیای دیگر دیده است شرح می‌دهد و می‌گوید که چگونه در آنجا زندگی گذشته‌اش را روی صفحه تلویزیون دیده است و چگونه تصویرهایی روشن درباره رویدادهای آینده جهان به او نشان داده‌اند.

«نور نجات‌بخش» در ۱۹۲ صفحه و با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...