خاطرات حاج اصغر نوبخت هنرمند قمی با کتاب «تریلی تئاتر» و توسط انتشارات راه یار منتشر شد.

خاطرات حاج اصغر نوبخت هنرمند قمی با تریلی تئاتر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از قدس، کتاب «تریلی تئاتر» چنین معرفی شده است:

«آدم عاشق از ده‌فرسخی هم پیداست؛ راه‌رفتنش، حرف‌زدنش، چای‌نوشیدنش، نشست‌وبرخاستش، گریه و خنده‌اش، همه با دیگران فرق دارد.
اصغر نوبخت عاشقی واقعی با قلبی مهربان است که اگر قرار باشد کاری انجام بدهد، آن را با نهایت عشق و علاقه به سرانجام می‌رساند و وای از روزی که کار محبوبش را تکلیف دینی خودش هم بداند! اینجاست که هنر و توانایی خدادادی، به‌قول خودش «طغیان» می‌کند و سختی‌ها و مشکلات را به هم می‌پیچد و به‌سمت اهداف پیش می‌رود.

حدود سی جلسه گفت‌وگو با اصغر نوبخت، علاوه‌بر سودها و یادگیری‌های شخصی، ثابت کرد که هنر نزد ایرانیان انقلابی است و بس. این کتاب شامل زندگی‌نامه و خاطرات هنری اصغر نوبخت است و در آن سعی شده است بر فعالیت‌های طنزآمیزش تمرکز شود. شخصیت منحصربه‌فرد اصغر نوبخت و نیز خاطرات ناب و دست‌اولش از دوران مبارزه و انقلاب و پس از آن، در کنار کلام طنزآمیز و خودمانی‌اش، ابتدا کار این حقیر را سخت کرده بود. اینکه چگونه تمامی این‌ها همان گونه که هست به دست مخاطب برسد، صاحب این قلم را می‌ترساند.

درنهایت به این نتیجه رسیدیم که برای انتقال کامل آنچه هست، با جمیع شرایط، بهترین قالب گفت‌وگوست. و این اتفاقی بزرگ و تاریخی است که روزگاری مردمی برای دفاع از عقایدشان و برای حمله به عقاید پست و پلید، راه هنر را برگزیده‌اند و با ابزار طنز به مصاف طاغوت رفته‌اند.»

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«فردای فرار بنی‌صدر، ما یک صحنه به‌سرعت اضافه کردیم. خود من هم که بازیگر نقش بنی‌صدر بودم، لباس زنانه پوشیدم و با کفش پاشنه‌بلند رفتم روی صحنه. بازیگرها با هم صحبت می‌کردند که این خانم کیست. من می‌گفتم: «صداش رو درنیارین. منم ابوالحسن!»
همان شب‌ها به‌قدری جمعیت هجوم آورد که شب جلوی سالن اکران، بچه‌های سپاه تیراندازی کردند تا مردم متفرق بشوند...»

کتاب «تریلی تئاتر» که تحقیق و تدوین آن برعهده رضا عیوضی بوده است، در ۲۱۶صفحه، توسط انتشارات راه یار منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...