کتاب «مردان قدرت‌طلب؛ چگونه ظهور می‌کنند، چرا موفق می‌شوند و چگونه سقوط می‌کنند» [Strongmen : how they rise, why they succeed, how they fall] نوشته روت بن‌گیات [Ruth Ben-Ghiat] با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس وارد بازار نشر شد.

مردان قدرت‌طلب؛ چگونه ظهور می‌کنند، چرا موفق می‌شوند و چگونه سقوط می‌کنند» [Strongmen : how they rise, why they succeed, how they fall] نوشته روت بن‌گیات [Ruth Ben-Ghiat]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ منتشر شده است.

نویسنده کتاب پیش‌رو معتقد است این‌روزها دوران مردان قدرت طلب است؛ رهبرانی مانند برلوسکونی در ایتالیا و پوتین در روسیه که به دموکراسی آسیب می‌زنند یا آن را نابود می‌کنند و برای کسب مشروعیت سیاسی تلاش می‌کنند. او در کتاب خود به اهمیت مردان قدرت‌طلب، مردانگی و چگونگی موثر بودنش در کنار دیگر ابزارهای اقتدارگرایی پرداخته است. او بر این‌باور است که در ذهن مردان قدرت‌طلب، نمایش قدرتِ مردانه و احساس نزدیک‌بودن با سایر رهبران مذکر جهان، فقط بزرگی‌ و قلدری کردن نیست بلکه چگونگی استفاده از قدرت را در داخل کشورها و در هدایت سیاست خارجی نشان می‌دهد. مردانگی به آن‌ها توانایی انجام اعمال آمیخته با فساد، ‌و القای این اندیشه را می‌دهد که شخصیت‌هایی فراتر از قانون‌ هستند. این‌قانون، چیزی است که ضعیف‌ترها باید رعایت کنند اما آن‌ها نه.

روت بن‌گیات می‌گوید کتاب «مردان قدرت‌طلب» را پس از یک‌عمر زندگی و فکر کردن به حاکمان مستبد و تاثیر ویرانگر آن‌ها بر جوامع بشری نوشته است. منابع‌اش هم در این‌نوشتار، تجربیات آدم‌های مختلفی بوده‌اند که دوره‌ها و دهه‌های مختلف حکومت مردان قدرت‌طلب را تجربه کرده‌اند. این‌تجربه‌ها در قالب خاطره، داستان، مدارک بازجویی، پرونده، مصاحبه و ... به جا مانده‌اند. این‌نویسنده می‌گوید کتابش براساس مجموعه‌داده‌ها، اسناد بایگانی‌شده، پژوهش در حوزه تاریخ، مطالعات جنسیتی، علوم سیاسی، فرهنگ بصری و ... نوشته شده و اولین‌تجربه او درباره این‌موضوعات است که جریان راست افراطی چگونه روند دموکراسی را مختل می‌کند.

شخصیت‌های اصلی «مردان قدرت‌طلب» به این‌ترتیب‌اند: عیدی امین، محمد زیادباره، سیلویو برلوسکونی، ژائیر بولسونارو، رودریگو دوترته، رجب طیب اردوغان، فرانسیسکو فرانکو،‌ معمر قذافی، آدولف هیتلر، صدام حسین، نارندرا مودی، بنیتو موسولینی، ویکتور اوربان، آگوستو پینوشه، ولادیمیر پوتین، موبوتو سِسه سِکو، دونالد ترامپ.

کتاب پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از «دستیابی به قدرت»، «ابزارهای حکومت» و «از دست دادن قدرت». این‌سه‌بخش دربرگیرنده ۱۰ فصل هستند که ۳ عنوان‌شان در بخش اول قرار دارند و به این‌ترتیب‌اند «قبضه قدرت فاشیستی»، «کودتای نظامی» و «ظهور اقتدارگرایان جدید».

«ملتی عظیم»، «تبلیغات»، «مردانگی»، «فساد» و «خشونت» هم عناوین فصل‌های مندرج در بخش دوم کتاب هستند. دو فصل نهم و دهم هم با عناوین «مقاومت» و «فرجام» در سومین‌بخش کتاب جا دارند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

در سال ۲۰۱۸ ترامپ در جمع کهنه‌سربازان آمریکایی گفت: «مزخرفاتی را که این‌مردم می‌گویند باور نکنید، اخبار جعلی را باور نکنید ... به یاد داشته باشید: آنچه می‌بینید یا می‌خوانید آن چیزی نیست که به‌واقع رخ داده است.» او همان رویه معمول مردان قدرت‌طلب را که بی‌اعتبار کردن و انکار واقعیت‌های ناخوشایند بود و از یکصد سال پیش شروع شده بود ادامه داد. آزادی مطبوعات در آمریکا در زمان صلح با سایر کشورها قابل مقایسه نیست، هرچند روسای جمهور از زمان نیکسون و ماجرای واترگیت و ادعاهای بوش درباره وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراقِ دوران صدام حسین تلاش‌هایی برای جعل حقیقت و لاپوشانی انجام داده‌اند.

اما ترامپ با همه رهبران دموکراسی آمریکایی فرق داشت، او تلاش زیادی کرد تا معنای حقیقت مطلق را نابود کند. ترامپ که به اندازه برلوسکونی یا پوتین رسانه‌ها را تحت کنترل نداشت، مجبور بود همراه با متحدانش برای تحت تاثیر گذاشتن افکار عمومی به‌سختی تلاش کند. ترامپ فقط یک یا دو دروغ نگفته است. او واقعیت هر موضوعی را که با اهدافش برای قبضه قدرت یا تامین منافعش در تضاد باشد، با انتشار شایعه یا گوشه و کنایه، تغییر می‌دهد یا اصلا انکار می‌کند. تعداد سخنان مستند نادرستی که او در دروه ریاست جمهوری‌اش گفته از ۵/۹ دروغ در روز در سال ۲۰۱۷ تا به طور متوسط ۲۲ دروغ در روز در سال ۲۰۱۹ متغیر بوده است. او در سه سال اول ریاست جمهوری مجموعا ۱۶۲۴۱ دروغ گفته است. این بمباران خبری با اخبار جعلی در آمریکا سابقه نداشته است. چنان‌که مَکِی کاپینز نوشته، آمریکایی‌ها اکنون در معرض «همان راهکارهای جنگ اطلاعاتی قرار گرفته‌اند که مردان قدرت‌طلبِ خطرناک تاریخ با استفاده از آن‌ها قدرتشان را حفظ کرده‌اند.»

این‌کتاب با ۳۵۹ صفحه مصور و قیمت ۳۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...