کتاب «فلسفه مجازات‌های قرآن» به قلم ابراهیم صالحی حاجی آبادی در ۱۶۸ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد.

فلسفه مجازات‌های قرآن ابراهیم صالحی حاجی آبادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، کتاب «فلسفه مجازات‌های قرآن» به قلم ابراهیم صالحی حاجی آبادی در ۱۶۸ صفحه از سوی مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی تهیه و به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.

قریب به یک سوم از آیات قرآن، درباره رویدادها و سرگذشت‌های امت‌های پیشین است؛ بخشی از آیات کریمه قرآن به بیان سنت‌ها و مجازات‌های اقوام گذشته می‌پردازد.

کتاب حاضر درباره مجازات‌هایی است که در بیانات قرآن برای تنبیه مجرمان آمده است.

در این نوشتار، برخی از پرسش‌های مربوط به این مسئله در منظر دینی و از محضر قرآن مورد کاوش قرار گرفت.

کتاب «فلسفه مجازات‌های قرآن» در ۳ بخش و ۸ فصل تهیه و تنظیم شده است؛ در فصل اول بخش اول، به بیان مفاهیم و اصطلاحاتی همچون مجازات، اقوام، اجتماع به مثابه کل و تمدن پرداخته شده است؛ فصل دوم این بخش به اهداف تربیتی – اجتماعی و سنت‌های الهی قصص قرآن می‌پردازد.

نویسنده، دومین بخش از این اثر را به زبان قصص قرآن اختصاص داده است که در دو فصل به «زبان قصص قرآن، تمثیل، سمبولیک یا واقعیت» و «بررسی دیدگاه ها» اشاره دارد.

بخش سوم از این اثر، درباره «سیری در عذاب اقوام گذشته و علل انحطاط و آثار تربیتی - اجتماعی آن» است که در چهار فصل تألیف شده است که عناوین فصول این اثر عبارتند از «سیری در چگونگی عذاب اقوام گذشته»، «علل انحطاط پیشین»، «آثار تربیتی – اجتماعی مجازات» و «پاسخ به چند شبهه».

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...