استفاده‌ی مجدد از عنوان کتاب «رسانه‌ی شیعه» باعث بروز اختلاف شد.

رسانه شیعه محسن حسام مظاهری

به گزارش کتاب نیوز، همزمان با انتشار خبر رونمایی از کتاب «پیاده‌روی اربعین، رسانه شیعی» توسط انتشارات سروش، محسن حسام مظاهری، محقق و پژوهشگر دینی، ضمن انتقاد از انتشار این کتاب، آن را اقدامی غیرحرفه‌ای و خلاف قانون دانسته و از پیگرد قانونی خود در این موضوع خبر داد.

متن یادداشت او که در کانال تلگرامی اش منتشر شده به این شرح است:

«به تازگی، انتشارات «سروش» (وابسته به صداوسیما) در اقدامی غیرحرفه‌ای و خلاف قانون، کتابی منتشر کرده با عنوانی کاملاً مشابه عنوان کتابی از من که سیزده سال پیش منتشر شده است. من در کتابم این نظریه‌ را طرح کرده و با شواهد متعدد تاریخی بررسی کرده‌ام که آیین‌های عزاداری برای شیعه حکم «رسانه‌» داشته‌اند و بر همین‌اساس عنوان «رسانه‌ی شیعه» را ابداع و برای کتاب انتخاب کرده بودم. حالا و بیش از یک دهه بعد، در کتابِ انتشارات سروش مشابه مدعای من درباره‌ی آیین‌های سوگواری (که منطقاً‌ پیاده‌روی اربعین را هم شامل می‌شود) در مورد اربعین طرح شده و عنوانی دقیقاً مشابه بر آن گذاشته شده است.

جالب آن‌که این کتاب، که با یک بررسی اولیه هم مشخص می‌شود بیشتر یک گردآوری ضعیف مطالب و فاقد ابتداییات یک اثر پژوهشی است، قرار است با حضور وزیر جدید ارشاد رونمایی شود!

طبق قانون، استفاده از نام یک کتاب برای کتابی دیگر خصوصاً وقتی موضوعات دو کتاب مشابه‌اند، غیرمجاز و قابل پیگرد قانونی است و من هم حق پیگرد را برای خود محفوظ می‌دانم.»

پیاده روی اربعین، رسانه شیعی حامد طالبی  محمدمهدی اسماعیلی

لازم به ذکر است، مراسم رونمایی از کتاب «پیاده روی اربعین، رسانه شیعی» نوشته حامد طالبی به تازگی با حضور محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد سلگی مدیر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، سعید کرمی مدیرعامل انتشارات سروش و جمعی از اهالی رسانه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...