کتاب «عُیُون اَنوار الرّضا» شرحی نیکو و عالمانه به زبان فارسی، بر چهل حدیث از احادیث کتاب «عیون‌الاخبار الرضا»، در بیان فضیلت زیارت امام رضا (ع) است که پژوهشکده  تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) توفیق احیای آن را یافته و استاد ابوالفضل عرب‌زاده آن را تحقیق و تصحیح نموده است.

عیون انوار الارضا یا شرحی بر چهل حدیث رضوی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از حوزه، در اعتقاد و باور ما مسلمانان، زیارت اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) از مهم‌ترین و با فضیلت‌ترین اعمال عبادی است چرا که زیارت آن بزرگواران از سویی یکی از بهترین راه‌های توجه، توسل و ایجاد ارتباط قلبی و عاطفی با آن بزرگواران است و توجه به آن در حقیقت توجه به وجه باقی و فناناپذیر خداوند است و از سوی دیگر زیارت اهل‌بیت اسباب تبلیغ و گسترش مرام و مذهب تشیع را فراهم می‌سازد و گامی مهم در مسیر جامه عمل پوشاندن به توصیه پیامبر اکرم (ص) نسبت به ثقلین به شمار می‌رود.

لذا همچنان که انس بیشتر با قرآن کریم و نیز قرائت، تدبر، تفکر و توجه به آن، محوریت قرآن کریم در دین را تثبیت می‌کند، بی‌تردید زیارت اهل‌بیت (ع) و توجه هر چه بیشتر به آن بزرگواران، موجب حفظ محوریت دینی آنان در کنار قرآن کریم گردد. از این رو معصومان (ع) در روایات بسیاری، زیارت اهل‌بیت (ع) را مورد توصیه و تأکید قرار داده و با ذکر ثواب‌ها و آثار دنیوی و اخروی بسیاری، مؤمنان را به این عمل مقدس تشویق و ترغیب نموده‌اند.

اما در بین معصومان (ع) زیارت امام رضا (ع) از اهمیت خاصی برخوردار است مرز این اهمیت تا آن جا پیش می‌رود که امام جواد (ع) زیارت آن امام همام را از زیارت امام حسین (ع) افضل می‌شمرد و در روایتی آمده است که شخصی، از اهل خراسان پیامبر اکرم (ص) را در خواب می‌بیند که آن حضرت می‌فرماید: چطورید زمانی که پاره تن من در سرزمین شما دفن شود ودیعه من در نزد شما سپرده شود و ستاره من در خاک شما گزارده شود؟ آن شخص خواب خود را به امام رضا نقل می‌کند و آن حضرت می‌فرماید: منم که در سرزمین شما دفن می‌شوم و منم که پاره تن و ستاره پیامبر شما هستم.

کتاب "عُیُون اَنوار الرّضا " شرحی نیکو و عالمانه به زبان فارسی، بر چهل حدیث از احادیث کتاب "عیون‌الاخبار الرضا"، در بیان فضیلت زیارت امام رضا (ع) است که پژوهشکده  تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) توفیق احیای آن را یافته و استاد ابوالفضل عرب‌زاده آن را تحقیق و تصحیح نموده است.
عرب‌زاده می‌نویسد: نخستین آشنایی نگارنده با کتاب حاضر، در هنگام فهرست‌نویسی نسخ خطی کتاب خانه آیت‌الله العظمی گلپایگانی بود که در هنگام تفحص در نسخ خطی به نسخه‌ای با عنوان «شرح الاخلاص الی العتبه الرضویه و کشف الاختصاص بالحضره العلیه العلویه» برخوردم که در آن، چهل حدیث از کتاب عیون اخبارالرضا، تألیف شیخ صدوق درباره فضایل زیارت امام علی‌بن موسی‌الرضا (ع) انتخاب، ترجمه و شرح شده بود. 

وی در ادامه در خصوص مؤلف اثر حاضر می‌نویسد:
این مجموعه از مؤلفی ناشناس است که احاطه علمی وی به آیات، روایات و حکایات تاریخی، از گفتار و اشارات وی به خوبی هویدا است و از جمله آثار کهن و ارجمند زبان فارسی است که از ابعاد مختلف اهمیت دارد. مؤلف درتدارک این کتاب از قرآن کریم و از مأخذ متقن و شایسته‌ای همچون نهج‌البلاغه، کافی، من لایحضر الفقیه، استبصار و کشف الغمه، که امروز نیز کار مایه پژوهشگران است بهره جسته است. کتاب افزون بر احادیث که جنبه معنوی دارند شامل حکایات تاریخی آموزنده‌ای است که توجه خواننده را به خود جلب می‌کند. روش تألیف این اثر، بدینگونه است که نگارنده ابتدا حدیث را می‌آورد و بعد آن را به فارسی ترجمه می‌کند سپس شرح حدیث را در سه عنوان بشارات، اشارات و حکایت می‌آورد.

برشی از کتاب
شنیدم که یکی از شیعیان و محبان اهل‌البیت طیبین گفته که مرا استطاعت زیارت امام همام علی‌الرضا (ع) حاصل بود و در آن باب، تکاسل می‌ورزیدم.
شبی جمال با کمال امام همام در خواب دیدم. نزدیک آن حضرت رفتم و سلام کردم. به من هیچ التفاتی نکرد گفتم: یابن‌الرسول‌الله! چرا با من التفات نمی‌کنی و روی مبارک از من برمی‌تابی؟ امام فرمود تو را نمی‌شناسم، گفتم: من یکی از شیعیان و دوستداران توأم و از استادان صحیح‌القول به ما رسیده که شما فرموده‌اید: ما می‌شناسیم مرد را چون ببینیم او را به حقیقت ایمان و حقیقت نفاق، پس سبب چیست که مرا نمی‌شناسی. امام (ع) فرمود: اظهار شناختن ما شما را به اندازه زیارت کردن و اظهار محبت و نصرت نمودن شما است ما را. و چون تو در زیارت آمدن ما و اظهار محبت کردن ما تکاسل می‌نمایی، ما نیز اظهار شناخت با تو نمی‌کنیم.
انگیزه نگارنده در ارائه این اثر، عرض ارادت به پیشگاه ملکوتی حضرت ثامن‌الحجج، علی‌بن موسی‌الرضا (ع) و آگاهی دوستان و شیعیان آن حضرت، از فضیلت و ثواب زیارت آن امام همام است که از فرمایش رسول مکرم اسلام و احادیث ائمه معصوم سرچشمه می‌گیرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...