از دهه پنجاه شاهد سرعت گرفتن فعالیت جریان‎‌های فکری به ویژه جریان‌های بومی گرا، چپ مارکسیستی، چپ اسلامی و روشنفکران دینی بوده ایم. از جلال آل احمد، احسان طبری و علی شریعتی تا احسان نراقی، داریوش شایگان و سروش صداهای بلندی بودند که تا دهه هشتاد به بعد چه گذشت؟ در دو دهه اخیر یوسف اباذری و سیدجواد طباطبایی اندیشمندانی بودند که بخشی از افراد و افکار را به خود جذب کرده اند. طباطبایی منتقدانش از جمله اباذری را به بی سوادی، عدم آگاهی از سنت، درک ایدئولوژیک و سطحی از تجدد، میراث داری جلال و شریعتی و تضعیف کننده هویت و انسجام ملی متهم می‌کرد. اباذی هم در سخنانی پراکنده، طباطبابی را فیلسوفی محافظه کار و سلطنت طلب می‌دانست که همگام با نئولیبرالیست‌ها در مسیر اقتدارگرایی حرکت می‌کند.

محافظه کاری در برابر نئومارکسیسم» (نقدی بر جدال سیدجواد طباطبایی و یوسف اباذری) نوشته نظام بهرامی کمیل

هدف کتاب «محافظه کاری در برابر نئومارکسیسم» (نقدی بر جدال سیدجواد طباطبایی و یوسف اباذری) نوشته نظام بهرامی کمیل از انتشارات «کویر» روشن کردن رویکرد طباطبایی و اباذری به فرد، جامعه و دولت، و قابلیت استفاده از رویکرد مدنظر آنان در تحلیل پدیده‌ها و مسائل جامعه ایران است. پرسش این این است که مسئله اصلی هریک چه بوده است و چگونه آن را تبیین کرده و چه راهی را پیش روی جامعه قرار داده اند؟ خواننده می‌تواند با دسترسی به چکیده‌های ایده‌های این دو اندیشمند و نفدهای وارد شده بر آن به درستی یا نادرستی، و قدرت تحلیلی ایده‌های آنان پی ببرد.

البته این دو اندیشمند را باید به عنوان نمونه‌هایی از دو نحله فکری در نظر گرفت. اباذری نمادی از اندیشمندانی است که با تکیه بر مبانی نظری نئومارکسیستی، تحلیل مسائلی ایران را به تحلیل نئولیبرالیسم و نظام سرمایه داری جهانی گره می‌زند و ریشه هر مسئله ای را در آن نظام استثماری می‌جوید. طباطبایی هرچند می‌تواند نماد محافظه کاران باستان گرا باشد، اما داعیه اومبنی بر تاسیس مدرنیته ایرانی، که ریشه در سنت داشته باشد، به او ظاهری متفاوت داده است.

این کتاب شامل سه بخش است: در بخش نخست، آثار و اندیشه‌های طباطبایی بررسی خواهد شد. این بخش خلاصه ای منسجم و دقیق از مهم ترین ایده و نظریات طباطبایی است و خواننده را از مطالعه آثار حجیم، گسترده و گاه خسته کننده او بی نیاز می‌کند. در بخش دوم، اندیشه‌های اباذری در نقد نئولیبرالیسم در ایران» مرور خواهد شد. اباذری افکارش را مکتوب نکرده است. به همین دلیل در گفتار اول تا چهارم این بخش، سخنان اباذری در نقد نئولیبرالیسم خلاصه شده است. در گفتار پنجم و ششم، ایده محوری سخنرانی‌های اباذری، یعنی نقد لیبرالیسم در ایران، نقد و بررسی شده است.

بخش سوم کتاب به ارائه بدیلی لیبرالیستی برای دو بخش پیشین اختصاص یافته است. گفتار اول این بخش بر جدال فکری بین اباذری و طباطبایی متمرکز است و در آن مقایسه ای بین نقاط اشتراک و افتراق این دو اندیشمند انجام خواهد شد. در گفتار دوم موضوع «خودبنیادی» به عنوان مهم ترین مولفه عصر روشنگری و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه و اندیشه روشنفکران ایرانی بررسی خواهد شد. از آن جا که تاکنون به خودبنیادی بطور مبسوط پرداخته نشده است، این گفتار می‌تواند روشنگر مباحث پیشین و پسین در حوزه جامعه و جریان روشنفکری باشد.

در رویارویی اباذری با طباطبایی نام «شریعتی» بیشتر از هر نام دیگری شنیده می‌شود. اباذری بازگشت به شریعتی را راهگشای خروج از بن بست موجود می‌داند. اما طباطبایی معتقد است اندیشمندانی مانند شریعتی به دلیل درک سطحی از مدرنیته و با ایدئولوژی سازی از سنت دچار غرب‎زدگی مضاعف شدند. در گفتار سوم نحوه روبرو شدن شریعتی با مدرنیتیه و پیامدهای آن روشن خواهد شد. در گفتار چهارم این بخش، آثار «یدالله موقن» که همزمان با نشر آثار طباطبایی و اباذری منتشر شده است، بررسی می‌شود. «موقن» دفاع از آرمان‌های عصر روشنگری مانند خردورزی و سکولاریسم را همزمان با نقد ذهینی اسطوره ای – دینی جلو می‌برد. گفتار پنجم به بررسی و نقد دوگانه‌هایی که امثال طباطبایی و ابذری برجسته کرده اند اختصاص یافته است و در ادامه این گفتار دوگانه بنیادین از منظر مدافعان لیبرالیسم یعنی دوگانه «آزادی – استبداد» تبیین خواهد شد. گفتار ششم به مقایسه کوتاهی بین رویکرد لیبرالیستی با دو رویکرد محافظه کاری و نئومارکسیسم اختصاص یافته است.

نظام بهرامی کمیل متولد سال 1350، جامعه شناس و منتقد فرهنگی و نویسنده کتاب‌هایی چون «گونه شناسی روشنفکران ایرانی»، «نام باوری»، «نظریه رسانه‌ها: جامعه شناسی ارتباطات»، «حوزه‌های جامعه شناسی»، «بینش‌ها و نظریه‌های جامعه شناسی»، «بررسی نسبت فرهنگ با تغییرات جمعیتی» و… است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...