دو سفرنامه‌ی میرزا حسن خان (مشهور به الفراریه) و جعفرقلی‌خان (جلال‌الملک) با تصحیح و تحشیه امید شریفی توسط انتشارات ایران شناسی منتشر شد.

سفرنامه‌ی میرزا حسن خان (مشهور به الفراریه) و جعفرقلی‌خان (جلال‌الملک)

به گزارش کتاب نیوز، «الفراریه» شرح سفر یا فرار میرزا حسن‌خان نوه میرزا فتحعلی خان صاحب‌دیوان، نبیره فتحعلی‌شاه قاجار از تهران به آذربایجان است.

این فرار طی بیست و سه روز از تاریخ 10 رجب تا 3 شعبان 1301هجری قمری به همراه پسرعموی صدراعظم وقت، جناب مستوفی الممالک انجام شده است. متن این سفرنامه‌ نه تنها از نظر تعداد، تک نسخه‌ای و منحصر به فرد است بلکه از نظر دلیل و موضوع و اتفاقات رخ داده در حین این سفر نیز عجیب و منحصر به فرد است.

علت فرار میرزا حسن‌خان به گفته‌ی خودش، درخواست حکومت یکی از مناطق تحت ولایت پدرش، میرزا حسین‌خان موتمن‌الملک، و مخالفت صریح او بوده است. جواب رد پدر چنان تند و قاطع بوده که میرزا حسن‌خان ضمن فرار، نام سفرنامه خویش را الفراریه می نامد. این سفرنامه برآوردی کلی از اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن دوران را در اختیار ما قرار می‌دهد. نویسنده هر اتفاقی را با مثالی عربی یا فارسی یا شعری زیبا مزین نموده است.

سفرنامه‌ی «معین‌السلطان» تحت عنوان «سفرنامه یکی از پیش‌خدمتان» با نسخه‌ای منحصر به فرد در کتابخانه ملی، شرح ماموریت جعفرقلی‌خان (جلال‌الملک) برای رساندن خلعت از جانب ناصرالدین شاه برای ظل‌السلطان است. اگرچه در هیچ جایی از این متن نام نویسنده مطرح نشده است اما امید شریفی مصحح کتاب با استناد به مدارک موجود مشخص کرده است که نویسنده این سفرنامه پسر دائی ناصرالدین شاه و داماد ظل‌السلطان، جعفرقلی‌خان اعتمادی ملقب به جلال‌الملک، فرزند عیسی‌خان اعتمادالدوله، است.

جعفرقلی‌خان در دهم شوال سال 1303 هجری قمری، (تیرماه 1265 هجری شمسی) جهت بردن خلعت برای ظل‌السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه از تهران خارج و پس از رسیدن به اصفهان و دادن خلعت به ایشان و استراحت و گشت و گذار تقریبا یک ماهه در این شهر، در حالی که قصد بازگشت به تهران را داشته است از سوی پادشاه و ظل‌السلطان حامل خلعت‌ برای حاکم خردسال فارس، سلطان حسین میرزا ملقب به جلال‌الدوله و پیشکار ایشان فتحعلی خان صاحب‌دیوان و دیگر صاحب منصبان حکومتی فارس می‌گردد.

امید شریفی (1354- ) پیش از این نیز سه سفرنامه «ریچارد گیبونز»، «سر فردریک گلداسمید» و «فیروز میرزا فرمانفرما» را ترجمه و تصحیح کرده بود.

دو سفرنامه‌ی میرزا حسن خان (مشهور به الفراریه) و جعفرقلی‌خان (جلال‌الملک) به ترتیب در 168 صفحه(و قیمت 85هزار تومان) و 240صفحه (و با قیمت 110هزار تومان) توسط انتشارات ایران شناسی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...