کتاب «تو تمام نمی‌شوی»، خاطرات تیمسار اسدالله میرمحمدی به قلم سهیلاراجی کاشانی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در مقدمه ناشر آمده است: هر انسانی داستانی دارد؛ داستانی منحصربه‌فرد و پرفراز و نشیب که روایتگر تمام گره‌های فرش رنگارنگ بافته‌شده زندگی اوست که هر روز با گره‌هایی بر تار و پودش نقشی را آرام به نمایش می‌گذارد. فرش نرم‌نرم بافته می‌شود؛ گره پشت گره و نقش پشت نقش. اما داستان برخلاف نقش فرش انتهایش نوشته‌شده نیست. باید صبر کرد و منتظر بود تا داستان نقش ببندد و سرانجامش به نمایش دربیاید.  هر انسانی داستانی دارد. فرشی در حال بافته شدن با نقشه‌ای منحصربه‌فرد و رنگ‌آمیزی خاص، که هرکدام محلی برای دیده شدن دارد و زمانی برای ظهور تا مخاطب را فرابخواند و در چشمش جلوه‌گری کند و هر داستان هم برای مخاطب خاصش روایت می‌شود تا در کنج دلش به یادگار آرام بگیرد.

روایت داستان زندگی افراد به ظاهر کم‌نام و نشان مانند گشت‌وگذار در لابه‌لای فرش‌های دست‌بافت قدیمی پستوی خانه مادربزرگ است. هریک که به چشم می‌آید زیبایی خاصی را نمایان می‌کند که لحظه‌ای سکوت و حیرت را به همراه دارد. سکوتی شگفت‌انگیز. تجربه‌ای خاص و دلنشین.

همچنین در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: سرهنگ ممتاز گفت: «چیزی  از من بخواه.» نگاهش کردم و گفتم: «چی داری که به من بدهی؟» گفت: «دعوا نکن. یک چیزی بخواه.» گفتم: «فرض کن بگویم بگذار به ایران نامه بنویسم!» گفت: «نه، این‌که نه در حد منه و نه من به شما قول می‌دهم.» گفتم: «پس یک محبتی کن. ما می‌خواهیم نماز جماعت بخوانیم. ۲۸ نفریم و این سلول‌ها کوچک هستند. این تیغه را از وسط این سلول بزرگ بردار. این دیوار را فقط برای این گذاشتند که جماعت نخوانیم.» گفت: «می‌گویم بردارند.» گفتم: «اگر می‌شد آجر و سیمان پشت این پنجره‌ها را هم بردارید که هوا داخل بیاید خوب بود.» گفت: «من اجازه ندارم پنجره را باز کنم. اما در حدی که مشکل هوای آسایشگاه را حل کنم می‌توانم!» رو به من کرد و گفت: «خودت خط بکش. به اندازه یک آجر. خط می‌افتد. می‌گویم برای‌تان کلنگ بیاورند. خودت نظارت کن به اندازه یک آجر از همه پنجره‌ها بردارند، اما فقط پنجره‌هایی که به محوطه هواخوری باز می‌شوند.»

این کتاب در ۵۰۴ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۹هزار تومان در انتشارات روایت فتح عرضه شده است.

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...