محمدروزخوش گفت: فوکو درباره نفس عصیان صحبت می‌کند و در واقع کاری به بعدش ندارد. متفکران تمایز قاطعی قائل می‌شوند میان فرآیند انقلاب یا همان عصیان و قیام و آنچه که بعدش رخ داده است. آنطور که برمی‌آید ایشان در حال دفاع از انقلاب تا 22 بهمن هستند.

فوکو در ایران» [Foucault in Iran : Islamic Revolution after the Enlightenment] بهروز قمری تبریزی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نشست نقد کتاب «فوکو در ایران» [Foucault in Iran : Islamic Revolution after the Enlightenment] با حضور نویسنده کتاب، بهروز قمری تبریزی استاد جامعه شناسی دانشگاه پرینستون، رضا نجف زاده استادیار علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، مرتضی‌هاشمی‌مدنی دکترای جامعه شناسی دانشگاه ناتینگهام و محمد روزخوش پژوهشگر فرهنگ و ارتباطات برگزار شد.

بهروز قمری در ابتدای این نشست درباره این کتاب توضیح داد: به طور خیلی خلاصه کتاب یک هدف اصلی را دنبال می‌کند و قصد دارد بازبینی و بازخوانی از انقلاب 57 ایران داشته باشد. اساس این بازبینی نگاه کردن به دلایل و علل این انقلاب و نتایج حاصل شده نیست، بلکه توجه کردن به این موضوع است که مردم ایران چگونه این تجربه انقلاب را زندگی کردند و این انقلاب چه تاثیری بر روح و روان آن‌ها داشته است. معمولا تئوری‌هایی که درباره انقلاب‌های جهان وجود دارد همیشه به دنبال پیدا کردن علل و توضیح انقلاب‌هاست که چرا صورت گرفته و نتایجش چه بوده است.

وی گفت: من در این کتاب نگاهی به دلایل انقلاب ندارم بلکه قصدم استفاده از آرای فوکو بوده است که در نهایت به تحلیل تاثیرات آن بر زندگی مردم برسم. آرای فوکو را در سه بخش تقسیم کردم. قسمت اول نقد تاریخ نگاری و نهایت گرایی در تاریخ بود. برداشت دیگر من از فوکو درباره مفهوم قیام و شوریدن بود. فوکو مقاله ای دارد با این عنوان که آیا قیام و شوریدن بیهوده است؟ من سعی کردم این سوال فوکو را به برداشتی فلسفی از مفهوم تاریخ تبدیل کنم.

وی اضافه کرد: جنبه سوم آرای فوکو مفهومی‌هست به نام معنویت سیاسی که فوکو این مفهوم را با انقلاب اسلامی‌توضیح می‌دهد که خودش نیز شاهدش بوده است. مسئله دیگر این کتاب این است که در آثار فوکوشناسان، آثار فوکو به دو قسمت تقسیم می‌شود. آثار اولیه فوکو که تا سال 1980 هست که معتقدند در این آثار، فوکو به مفهوم قدرت و استیلای آن در جامعه پرداخته است. ژ مرحله دوم آثار فوکو متوجه این هست که مفهوم سوژه و کسانی که مورد تجربه قدرت قرار می‌گیرند و قدرت بر روی آن‌ها ابراز می‌شود این‌ها چگونه تحول پیدا کرده اند. بر خلاف آنچه در آثار فوکوشناسان وجود دارد که در بسیاری از موارد هیچ اشاره ای نیز به انقلاب ایران نشده است، تحولی که در آثار فوکو صورت می‌گیرد ارتباط مستقیمی‌دارد با تجربه ای که از انقلاب ایران داشته است. دلیل اینکه فوکو از مسئله قدرت به مقاومت در برابر قدرت و بیان حق و حقیقت می‌پردازد، تجربه ای بوده که در ایران به دست آورده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به موضوع تاریخ، توضیح داد: مسئله دیگری که باید به آن بپردازیم مسئله غایت گرایی در تاریخ است. تاریخ یک مبدا دارد و به سمت نهایتی در حرکت است و این برداشت، متعلق به هیچ مکتب فکری ای نیست. به هر صورت همگی به نوعی به درکی از تاریخ معتقد هستیم که تاریخ منطق درونی خودش را دارد و به سمتی حرکت می‌کند. از همین رو از اواخر قرن 19 ایراداتی گرفته شد که اگر تاریخ منطق درونی خودش را دارد پس موضوع ساخت تاریخ، موضوعی بی اعتبار است.

قمری موضوع تاریخ سازی را پیش کشید و گفت: وقتی صحبت از تاریخ سازی می‌کنیم منظور این نیست که از یک مرحله تاریخی به یک مرحله تاریخی دیگری وارد می‌شویم، مثلا بگوییم که از مرحله فئودالی به مرحله سرمایه داری می‌رویم، یا بگوییم از سرمایه داری به سمت سوسیالیستی حرکت می‌کنیم. فوکو روشی در تاریخ نگاری می‌آورد که به دنبال افکار نیچه و‌هایدیگر است و تباشناسی نام می‌گیرد. یعنی نوشتن و برداشت از تاریخ بدون جهت گیری خاص. یعنی سنجیدن وقایع با همان چیزهایی که درون آن نهفته است نه اینکه در مقایسه با دیگر بخواهیم چیزی را بفهمیم.

وی گفت: معمولا اندیشمندان وقتی انقلاب ایران را بررسی می‌کنند آن را با وقایع دیگر مقایسه می‌کنند اما موضوع نفس قیام این است که انسان جدیدی متولد می‌شود. یعنی رابطه انسان با خودش، تاریخ و دیگران متفاوت می‌شود. از همین رو اهمیت تاریخ انقلاب این نیست که یک حکومت برود و حکومتی دیگر بیاید. اهمیت تاریخ انقلاب بر این است که انسان‌های جدیدی به وجود آورد.

فوکو در ایران» [Foucault in Iran : Islamic Revolution after the Enlightenment]

گفتگویی با کژخوانی‌های عوامانه و اسلام هراسانه
رضا نجف زاده در ادامه نشست به نسل‌های مختلف انقلاب اشاره کرد و گفت: کتاب فوکو در ایران را باید در بستر مناظره طرفداران نسل چهارم و پنجم نظریه‌های انقلاب در نظر گرفت و بررسی کرد. خیلی تلاش کردم که این کتاب را به نسل پنجم و چه بسا ششم انقلاب جای دهم.

وی گفت: نسل چهارم بر پیشرفت روند انقلاب تاکید می‌کند. خوانش بی خشونت می‌تواند محور نسل پنجم باشد. در این کتاب عنصر فقدان ونگارد می‌تواند برجسته باشد یا به جای تاکید بر انقلاب تاکید بر خود جنبش باشد، نفس حرکت مطالبه گرانه و نفس احاطه و تصرف خیابان‌ها. من فکر می‌کنمقمری میان این دو نسل قرار دارد. چون روی عنصر رهبری بر جنبش انقلاب ایران تاکید می‌کند.

نجف زاده بیان کرد: از نظر من دیدگاه‌های دکتر قمری که بین نسل چهارم و پنجم ایستاده با ژانت آفاری و کوین اندرسون فاصله سیاسی و تحلیلی زیادی دارد. مثل مقایسه بهار عربی با انقلاب سال 1357. همین نشان می‌دهد آقای دکتر با تمام اختلافات اساسی تحلیلی با آثار آفاری و اندرسون، به نسل جدیدی از نظریه پردازان انقلاب تعلق دارد.

وی اضافه کرد: آقای دکتر بر کژخوانی‌های فوکو به درستی تاکید می‌کند. لازم است اینجا دسته بندی کنیم که ببینیم این‌ها چگونه و در کانون کدام منازعات اجتماعی بین روشنفکران ایجاد شده اند. باید دید چطور می‌توان رویکرد تاریخی جدیدی به انقلاب داشت. کژخوانی عوامانه و اسلام هراسانه ژانت آفاری و کوین اندرسون مد نظر قمری است. این کتاب، اساسا گفتگویی با این‌هاست. از این نظر، نقدها بسیار درست و جدی است.

انقلاب ایران صلح آمیز ترین انقلاب در مقابل دیگر انقلاب‌ها
مرتضی‌هاشمی‌مدنی دیگر سخنران این نشست از منظر دیگری به مقایسه روایت‌های تاریخی سینما درباره انقلاب‌های مختلف جهان پرداخت و بیان کرد: سال 2012، 2 فیلم در مراسم اسکار با یکدیگر رقابت کردند. یکی فیلم بی نوایان بود که روایت فیلم در دوران انقلاب فرانسه رخ می‌دهد و دیگری فیلم آرگو بود که به موضوع انقلاب اسلامی‌پرداخته بود و درباره نجات کارمندان سفارت آمریکا توسط کاناداست. مقایسه این دو فیلم نشان می‌دهد که تصویر غلطی از انقلابیون ایران نشان داده می‌شود در صورتی که در انقلاب فرانسه طبق آمار رسمی‌ تا سال 1789 نزدیک به 17هزار نفر تلفات داشته که این رقم تا سال 1799 بیشتر هم می‌شود.

هاشمی‌گفت: وقتی انقلاب ایران را با روسیه و فرانسه مقایسه می‌کنیم متوجه صلح آمیز بودن آن به نسبت سایر انقلاب‌ها می‌شویم. یعنی اگر تمام کشته شدگان آخر دوران سلطنت را با زمان انقلاب روی هم جمع کنیم به پای کشته شدگان انقلاب فرانسه نخواهد رسید. با این حال فکر می‌کنم ویژگی اصلی این کتاب شجاعت نزدیک شدن به این واقعه بوده است که صرفا نگاه کردن به آن نیازمند شجاعتی نظری است. چاپ این کتاب به فارسی واقعا اتفاق خوبی بود و امیدوارم این تحقیقات همینطور ادامه پیدا کند تا به نتایج منطقی تری برسد.

فوکو درباره نفس عصیان صحبت می‌کند
سخنران آخر این نشست محمد روزخوش بود. وی بیان کرد: این کتاب خیلی راجع به نظریه‌های انقلاب و تاریخ انقلاب نیست و مولف بیشتر دیدگاه‌های فوکو را در نظر گرفته و بر اساس آن وارد گفتگو با برخی رویکردها شده است. آنچه را که دکتر قمری ملاک قرار داده اند این است که تا حد زیادی میان لحظه انقلاب و قیام و آنچه که بعدش رخ می‌دهد فاصله وجود دارد. یعنی به نظر می‌رسد مبنای دفاع ایشان از فوکو بر این اساس بوده است.

وی ادامه داد: فوکو درباره نفس عصیان صحبت می‌کند و در واقع کاری به بعدش ندارد. متفکران تمایز قاطعی قائل می‌شوند میان فرآیند انقلاب یا همان عصیان و قیام و آنچه که بعدش رخ داده است. آنطور که برمی‌آید ایشان در حال دفاع از انقلاب تا 22 بهمن هستند. برخی از متفکران و منتقدان فوکو را مسئول آنچه بعد از انقلاب رخ داده است می‌دانند.

روزخوش اضافه کرد: البته ایده‌های فوکو درباره انقلاب ایران بر کار فکری خود فوکو نیز تاثیر زیادی داشته است. حرف‌هایی که منتقدانی چون ژیژک می‌زنند این است که فوکو بعدها پشیمان شده از چیزهایی که درباره انقلاب ایران گفته بوده و به نوعی عقب نشینی کرده و حرف‌هایش را پس گرفته است.

وی گفت: دکتر قمری برعکس این موضوع فکر می‌کند و آنطور که در کتاب آمده، اعتقاد دارند که چیزهایی که فوکو در خیابان‌های تهران دیده بعدها در نظریات خودش تاثیرات مهمی‌گذاشته است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...