کتاب «شکارچی گوش‌برها» نوشته محمدعلی قاسمی شامل خاطرات سردار شهید حاج‌یادگار امیدی فرمانده اطلاعات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

شکارچی گوش‌برها خاطرات سردار شهید حاج‌یادگار امیدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اولین‌شعله‌های آتش‌افروزی جنگ هشت‌ساله و تجاوز ارتش عراق به خاک ایران در مناطق مرزی استان ایلام از جمله موسیان، میمک و مهران رقم خورد. بر اساس اسناد و مدارک وزارت امور خارجه، نخستین درگیری‌های مرزی بین مرزداران ایرانی با سربازان عراقی در پایگاه‌های رضاآباد، بیات و چیلات در خردادماه سال ۱۳۵۸ ثبت و ضبط شده است.

پس از تجاوز قوای عراقی به خاک ایران و اشغال بخش‌های مهمی از آن، اولین درگیری‌های گروه‌های مردمی با ارتش زرهی عراق در ایلام رقم خورد. علاوه بر این موارد، اولین دست آورد نیروهای ایرانی در عملیات آفندی و نقش گروه های عشایری در این پیروزی که به حماسه فتح میمک معروف است، در ایلام به وقوع پیوست. تشکیل اولین گروه‌های گشت و شناسایی پیش از آغاز رسمی جنگ نیز در خردادماه ۱۳۵۹ در ایلام شکل گرفت، اما متأسفانه در تاریخ مکتوب دفاع مقدس به نقش، کارکرد و حوادثی که در جبهه ایلام به وقوع پیوست به‌درستی اشاره نشده است.

براساس یک بررسی اجمالی از انتشار مکتوباتی که درباره دفاع مقدس توسط سازمان‌ها، ارگان‌ها و مراکز نظامی چاپ و منتشر شده، متأسفانه نقش و حضور مردم ایلام و یگان رزم آن در این آثار به قدری کم‌رنگ و سطحی است، و کمتر کسی باور می‌کند که حوزه سرزمینی استان ایلام، طی هشت سال تمام و به طور مستقیم درگیر جنگ و اثرات آن بوده است. از همین‌رو نام و یاد فرماندهان و نیروهای زبده آن در حاشیه تاریخ گمنام و مهجور مانده است و بیم آن می‌رود که در آینده ای نه چندان دور، نقش و حضور مردم ایلام در تاریخ دفاع مقدس کاملا محو و نادیده گرفته شود.

«شکارچی گوش‌برها» شاید اولین اثری است که به طور اجمال در مورد یکی از سرداران و قهرمانان شهید استان ایلام، تهیه و گردآوری شده است. در این کتاب سعی شده ابعاد شخصیتی سردار رشید اسلام شهید حاج یادگار امیدی به نقل از خانواده، دوستان و همرزمانش در قالب خاطره پیش روی علاقه‌مندان به تاریخ شفاهی قرار گیرد.

این‌کتاب با ۴۳۹ صفحه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...