«در زمانه‌ی پروانه‌ها» [In the time of the butterflies] رمان برجسته‌ی خولیا آلواز [Julia Alvarez] شاعر و نویسنده‌ی آمریکایی دومینیکنی‌تبار، با ترجمه‌ی حسن مرتضوی پس از سال‌ها به همت نشر خوب روانه‌ی بازار کتاب شد.

در زمانه‌ی پروانه‌ها» [In the time of the butterflies] خولیا آلواز [Julia Alvarez]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، در زمانه‌ی پروانه‌ها حکایت مقاومت، ایستادگی، ازخود‌گذشتگی، عشق و مبارزه علیه ظلم است. در سال‌های تیره‌وتار حکومت رافائل تروخیو، دومینیکن تحت شدیدترین فشارهای امنیتی و سیاسی اداره می‌شد و مردم عادی روزانه به پرتگاه سیاهی مرگ روانه می‌شدند. خواهران میرابال (پروانه‌ها) از جفادیدگان این رژیم نابکار بودند، مشتی نمونه‌ی خروار از آدم‌های غیرسیاسی بودند که درمقابل ستمی که متوجهان شد قدعلم کردند. تروخیو به فجیع‌ترین شکل ممکن پروانه‌ها را به قتل رساند؛ از همین رو، سالروز مرگ خواهران میرابال (25 نوامبر) به‌عنوان روز جهانی خشونت علیه زنان برگزیده شد.

رمان آلوارز، با روایتی غم‌بار و در عین حال حماسی، شرح این مبارزه‌ی نابرابر است؛ شرح فداکاری خواهران و زندگی پرپیچ‌وخمشان؛ شرح عشقی که هزاران‌بار قدرتمندتر از گلوله است؛ شرح آدم‌هایی عادی که می‌ترسند، فرار می‌کنند، گریه سر می‌دهند، عشق می‌ورزند و غمگین می‌شوند، اما در راه آزادی و شرافتشان جان می‌دهند.

کتاب در سه بخش تاریخی روایت می‌شود و هر بخش مشتمل بر چند فصل است که هرکدام، اغلب، نام یکی از خواهران را برخود دارند. خولیا آلوارز، با به‌کارگیری شیوه‌های مختلف روایت، سرگذشت تکان‌دهنده‌ی این خانواده را روایت می‌کند. او، که خود و خانواده‌اش نیز تحت ستم حکومت تروخیو رنج فراوان دیده بودند، با کمک گرفتن از تنها بازمانده‌ی آن جمع، دده میرابال، کتابی نگاشته که به‌حق شکوه کار پروانه‌ها را به تصویر می‌کشد.

رمان در زمانه‌ی پروانه‌ها را پیش‌تر نشر دیگر با ترجمه‌ی حسن مرتضوی، مترجم نام‌آشنای کشورمان، به چاپ رسانده بود. این اثر که سال‌ها جای خالی‌اش در عرصه‌ی کتاب به چشم می‌آمد، با همان ترجمه‌ی روان و خواندنی و با ویرایشی دوباره در نشر خوب چاپ شده و در اختیار علاقه‌مندان به ادبیات داستانی سیاسی قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ................

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...