چاپ دوم رمان «تنهاترین عاشق‌،‌ عاشق‌ترین تنها» نوشته نصرالله قادری از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار نشر شد.

تنهاترین عاشق‌،‌ عاشق‌ترین تنها نصرالله قادری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ «تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» دومین مجلد از چهارگانه نصرالله قادری است که درباره چهار یار پیامبر(ص)؛ سلمان، ابوذر، بلال و مقداد است از سوی انتشارات کتاب نیستان برای دومین بار منتشر و روانه بازار نشر شده است.

تنهاترین عاشق،‌ عاشق‌ترین تنها بخشی از یک چهارگانه است، چهارگانه یاران پیامبر(ص) که اولین بخش آن با عنوان «ناله‌های عاشق»، به سلمان فارسی می‌پردازد و دومین آن (کتاب حاضر) به ابوذر غفاری اختصاص یافته؛ مقداد و بلال حبشی نیز دو یار باوفای دیگر پیامبر(ص) هستند که دستمایه نوشتن دو رمان پایانی این چهارگانه قرار گرفته‌اند.

این کتاب از منظر ساختار ادبی اثری چندگانه به شمار می‌رود. نویسنده این اثر اذعان داشته که برای نوشتن این داستان که به شرح زندگی ابوذر غفاری صحابه بزرگوار پیامبر اسلام اختصاص دارد بیش از 300 اثر را مطالعه کرده است و این مسئله در متن این رمان به خوبی و زیبایی قابل درک و حس است.

قادری با شگردی درخور تأمل در جای جای متن این رمان و در نقل‌قول‌ها، از احادیث، روایات و نیز نقل‌قول‌های تاریخی بیان شده در مورد ابوذر و یا برجای مانده از وی استفاده کرده است؛ که اگر بنا به پانوشت زدن بود، به خوبی می‌شد این استنادات را مشاهده کرد.

این حجم استفاده از چنین عباراتی در کنار حفظ ساختار داستانی اثر و همچنین تلفیق خیال هنرمندانه نویسنده در توصیف فضا و مکان و زمانی که چنین عباراتی از سوی ابوذر و اطرافیانش روایت شده است، تنها قوت غیر قابل انکار این رمان نیست. قادری در لابه‌لای روایت داستانی خود اطلاعاتی از برخی چهره‌های تاریخی صدر اسلام ارائه داده و چهره‌ای از آنها می‌سازد که بسیاری از مخاطبان این دست آثار و حتی پژوهشگران تاریخی، ممکن است تا پیش از این در مورد آن چیز زیادی نشنیده باشند و اکنون چنین ساختاری به آنها کمک می‌کند تا بتوانند تصویری بکر و زیبا از چنین رویدادی داشته باشند.

ابوذر غفاری از جمله چهره‌هایی در تاریخ اسلام است که باوجود شهرت فراوانش، منابع تاریخی در مورد او چندان فراوان نیست، به خصوص در مورد برخی از مقاطع زمانی زندگی او. با این فرض، نوشتن رمانی با این حجم، با دشواری‌های فراوان برای نویسنده همراه بوده است. به ویژه اینکه کم و کیف کار نشان از رویکرد مستند نویسنده در نوشتن این رمان دارد.

انتشارات نیستان چاپ دوم این کتاب را در 384 صفحه به قیمت 93 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...