گونتر گراس درگذشت

26 فروردین 1394

گونتر ویلهلم گراس نویسنده، مجسمه ساز و نقاش آلمانی در سن 87 سالگی درگذشت.

به گزارش ایبنا، گونتر گراس متولد 1927 در منطقه گدانسک که توانست با شکستن سکوت، نسلی از نویسندگان مدرن آلمانی بعد از جنگ را هدایت کند، به دلیل ابتلا به عفونت، در بیمارستان لوبک، دار فانی را وداع گفت.

هیلک اوسلینگ منشی مخصوص وی، مرگ وی را تأیید کرد و این در حالی است که آخرین‌باری که وی در انظار عمومی دیده شده بود به تاریخ 28 مارس در سالن تئاتر تالیا هامبورگ بازمی‌گشت که در کنار اعضای خانواده و فرزندانش به جشن و شادی پرداخت.

به گفته اوسلینگ، هنگام مرگ، فرزندانش بالای سر وی بودند.
یواخیم گاک  رئیس‌جمهورآلمان به اوته گراس، بیوه نویسنده تسلیت گفت و اعلام کرد مردم آلمان در غم از دست دادن وی شریک‌اند.
گونتر گراس برنده نوبل ادبیات در سال 1999 بود که به گفته رئیس‌جمهور آلمان، مردم با اشعار و داستان‌های وی زندگی کرده‌اند.

گراس در سخنرانی خود در آکادمی سوئد، هنگام دریافت جایزه نوبل در سال 1999 توضیح داد که چرا گفته است که کتاب می‌تواند خشم را بیشتر کند، باعث تولید جرم و جنایت شود و حتی منجر به تولید نفرت در انسان شود.

این نویسنده شهیر آلمانی، بارها در اشعار خود اسرائیل را متزلزل‌کننده صلح جهانی نامید و ضمن نام بردن از ریاکاری غرب از حمله احتمالی به ایرانی‌ها بارها انتقاد کرده بود. وی در سال 2012 سیاست‌های اسرائیل را زیر سؤال برد و باعث عصبانیت مقامات اسرائیلی از جمله شیمون اشتاین سفیر صهیونیست‌ها در آلمان شد.

مشهورترین رمان وی «طبل حلبی» است که به عنوان رئالیسم جادویی اروپایی زبانزد است.

وی اخیراً در مصاحبه‌ای گفته بود: من چند فرزند و نوه‌دارم و هرروز از خود می‌پرسم: برای آن‌ها چه ارثی گذاشته‌ایم؟ وقتی 17 ساله بودم، در پایان جنگ جهانی، همه چیز خراب‌شده بود و خرابه! اما نسل ما به هر دلیل خوب و بدی سعی کرد آینده را شکل دهد.اما امروز برای جوانان آلمانی این کار مشکل است، چراکه آینده به‌صورت مجازی برایشان ساخته‌شده است!

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...