کتاب «داستان‌های خوب برای کودکان بلندپرواز» نوشته بن بروکس با ترجمه امید سهرابی‌نیک و آرزو گودرزی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.

به گزارش مهر، کتاب «داستان‌های خوب برای کودکان بلندپرواز (قصه‌های واقعی دختران و پسرانی که با ایستادگی به اوج رسیدند)» نوشته بن بروکس به‌تازگی با ترجمه امید سهرابی‌نیک و آرزو گودرزی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.

ben brooks    بن بروکس Stories for kids who dare to be different

این‌ ناشر پیش از این ترجمه کتاب‌های «داستان‌های خوب برای دختران بلندپرواز»، «داستانهای خوب برای دختران بلندپرواز ۲» و «داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز» را هم در قالب مجموعه «کتابخانه کوچک من» منتشر کرده است.

نسخه اصلی «داستان‌های خوب برای کودکان بلندپرواز» در سال ۲۰۱۸ چاپ شده و عنوان فرعی‌اش هم چنین است: «چه دختر چه پسر هیچ فرقی نمی‌کند!»

مطالب این‌کتاب در هر صفحه، داستان خلاصه زندگی هر مرد یا زن موفق و سپس در صفحه مقابل، تصویری از اوست. این‌داستان‌ها درباره دختران و پسرانی هستند که ایستادگی کردند و سرآمد شدند. این مردان و زنان در بهتر کردن دنیا کوشیده‌اند و نویسنده کتاب در معرفی آن‌ها، خطاب به خواننده کتاب می‌گوید: جرات کنید و خودتان باشید تا به آرزوهایتان برسید!

این‌کتاب درباره این شخصیت‌هاست:

آدام ریپون، آدلین تیفانی سوآنا، آنا آخماتووا، آنا نزینگا مبانده، آناندی گوپال جوشی، آندریا بوچلی، آندریا دانبار، اُرویل رایت و ویلبر رایت، استانیسلاو پتروف، اسرینیواسا رامانوجان، اِلن کرافت و ویلیام کرافت، الن مک آرتور، الیزابتِ مجارستان، اما گونزالس، اندرو کارنگی، اندی وارهول، اورسلا کی له گویین، اُوشن وونگ، ایرنا سندلر، ایندیرا راناماگار، ایوان گولگانگ کالی، بیدی میسون، پاپ فرانسیس، پیتر جکسون، تسالی، تو یویو، جان براد بِرن، جان بویه‌گا، جسیکا کاکس، جک جانسون، جیمی چادویک، خوانا انیس د لا کروز، دکتر سوس، دنگ آدوت، دوبری دوبریف، دوروتی دیتریش، رابرت اسمیت، رایان وایت، رزی اسؤال پاپ، روندا روسی، زولما براندونی دِ گاسپارینی، ژان دارک، ژولیت گوردون لو، سارو برایرلی، سالی راید،‌ ساوانا کارمیو، ساویون گلاور، سوفی بلانچارد، سوفی پاسکو، سوکراتس، سیمون بولیوار، شاهرخ خان، کارزار بی‌گناهی، کارل بِک‌ویث و آنجلا فیشر، کریس پردی، کریس کالفر، کریستوفر رابین، کریستین دِپیزان، کز والدز، کلوین دو، کنستانتین برانکوزی، کنوجواک آشواک، کیتی ساندونیا، کیم سو نیونگ، گرتا گرویک، گرترود استاین، گروه اِدِلوایس، لتی‌سیا بوفونی، لُجین الهذلول، لوک آمبلر، لیدا کانلی، لیزه مایتنر، مارگارت اشتایف، ماریا اسپلترینی، ماریا لورنا باروس، محمد طاهر، معلم مهدکودک سن نیکولای، مگان هاین، نائوتو ماتسومارا، وِرا روبین، ورنر هرتزوگ، ووپی گُلدبرگ، ویتولد پیلکی، ویدال ساسون، ویلیام بوکلند، هانا هربست، هانس کریستین اندرسن، هرمتو پاسکوآل، هوآ مولان، یوجین هاتسن، یوان لانگ پینگ.

در قسمتی از این‌کتاب در باره لیدا کانلی می‌خوانیم:

در سال ۱۶۴۰ سفیدپوستان، مردم قبیله ویاندوت را از سرزمینشان بیرون کردند. آن‌ها مجبور شدند به ایالت اُهایو بروند. آن‌ها یک بار دیگر در سال ۱۸۴۰ به کانزاس مهاجرت کردند و آن‌جا گورستانی برای مردم قبیله خود درست کردند. هفتاد سال بعد این گورستان به دولت فروخته شد تا در آن‌جا خانه‌سازی شود. لیدا فکر می‌کرد که این کار درستی نیست. می‌گفت چرا ما نباید به اجدادمان افتخار کنیم و قبرهای آن‌ها را حفظ کنیم؟ مادر بزرگ، مادر، خواهر، خاله‌ها و عموهای او همگی در آن‌جا دفن بودند. او نمی‌خواست اجازه دهد روی اجساد آن‌ها خانه ساخته شود.
بنابراین به گورستان رفت، در آن‌جا چادری برپا کرد و با یک تفنگ به نگهبانی پرداخت. او و خواهرهایش تابلویی در آن‌جا نصب کردند که می‌گفت: «ورود ممنوع.» آن‌ها به نوبت با اسلحه‌هایشان در آنجا نگهبانی می‌دادند.
لیدا در سال ۱۹۰۷ به‌عنوان نخستین وکیل زن بومی به دیوان عالی آمریکا رفت و از پرونده‌اش دفاع کرد. درخواست او رد شد. ولی او حاضر نشد از گورستان خارج شود...

این‌کتاب با ۱۹۲ صفحه مصور، شمارگان ۳ هزارو  ۳۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...