«باغ سبز عشق»، نام اثری پژوهشی از کاظم دزفولیان است که به تازگی منتشر شده است. در این کتاب منتخبی از داستان‌های مثنوی معنوی و شرح و تحلیل اغلب داستان‌های دفتر اول مثنوی معنوی به چاپ رسیده است.

به گزارش ایبنا، این کتاب به سه بخش تقسیم شده است که فصل اول آن درباره زندگی، آثار و جهان‌بینی  مولوی است.
در بخش دوم متن داستان‌های برگزیده آمده است و در فصل سوم کتاب شرح ابیات برگزیده به چاپ رسیده است. نویسنده این کتاب در مقدمه‌ای بر آن نوشته است:
 
«شیوه مولوی در این کتاب برای بیان افکار، آراء و عقاید خویش قصه‌ها و حکایاتی است که یا خود آن‌ها را سروده و یا مستقیما  از آثار قبل از خود اخذ کرده و یا تلفیقی از ذهنیت خود او و آثار دیگران است. ولی به هر حال این همه قصه یا تمثیلاتی که در این کتب گرانبها به کار رفته، همگی وسیله‌ای برای بیان مضامین و افکار مولاناست که محور آن تهذیب و تزکیه نفس و روح برای رسیدن به تکامل یعنی وصال معشوق است.»

در بخشی از فصل «بررسی عناصر و شخصیت‌های داستان»  آمده است:

«اساسا داستان‌هایی که در مثنوی به کار رفته‌اند از حیث شخصیت‌ها و عناصر سازنده، بر دو نوع هستند.

الف.عناصر و قهرمانان برخی از داستان‌های مثنوی سمبلیک هستند و باید آنها را شرح و تفسیر کرد، ‌مانند طوطی در داستان «طوطی و بازرگان».
ب. برخی دیگر از داستان‌های مثنوی، ‌سمبلیک نیستند، ‌و صرفا وسیله‌ای برای بیان مطالب و مضامین مورد نظر مولانا هستند.
به نظر می‌رسد داستان پادشاه و کنیزک از نوع دوم باشد که مولوی آن را برای بیان عقاید و افکار و موضوعات مورد نظر خویش به کار برده است..»

«داستان پادشاه و کنیزک»، «داستان بقال و طوطی»، «داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت»، «قصه خلیفه لیلی را»، «بیان توکل و ترک جهد گفتن نخچیران»، «داستان طوطی و بازرگان» و «داستان پیر جنگی»، نام برخی از داستان‌هایی است که در این کتاب درج و تحلیل شده‌اند.

«باغ سبز عشق»(انتخاب و شرح: کاظم دزفولیان)، پاییز امسال به شمارگان 1100 نسخه به چاپ اول ناشر رسید و از سوی انتشارات «مروارید» منتشر شد. این کتاب 418 صفحه‌ای با قیمت 8500 تومان ارایه می‌شود.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...