کتاب «قصه یک سال مزخرف» (Ebb & flow‬) نوشته هتر اسمیت با ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این‌ کتاب که برنده جایزه ادبی کودکان کانادا شده، با خرید حق کپی‌رایت در ایران ترجمه و منتشر شده است.

هتر اسمیت متولد سال ۱۹۶۸ در کاناداست و چند کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است. داستان «قصه یک سال مزخرف» در قالب شعرهای آزادی که پشت سر هم آمده‌اند، روایت شده و درباره شخصیت پسربچه‌ای به نام جت است که یک‌سال فاجعه‌بار و تلخ را پشت سر گذاشته است.

جت برای سپری‌کردن تعطیلات تابستان به خانه‌ ساحلی مادربزرگش می‌رود. او امید دارد که آنجا همه‌ خاطرات بد گذشته را فراموش کند و به آرامش برسد اما رازی دارد. مادربزرگ هم که بناست به جت کمک کند، از کودکی‌اش فاجعه‌هایی را به یاد دارد اما این سختی‌ها شخصیت کنونی او را شکل داده‌اند، چون همه در زندگی اشتباه می‌کنند...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آلونک

بچه‌های مدرسه می‌گفتند جونیور در یک کلبه خرابه زندگی
می‌کند.
وقتی این را از زبان کلبی شنیدم،
گفتم،
خونه جونیور مثل مال تو قصر نیست
اما بزرگه،
توی حیاط پشتی استخر دارن
و یک خونه درختی
و لونه‌ای پر از توله‌سگ.
اگر پینوکیو بودم
دماغم آن‌قدر دراز می‌شد
که توی چشم کلبی می‌رفت.
تو تا حالا خونه‌شون رفتی؟
معلومه. بهترین دوستمه.
کاش پینوکیو بودم
و می‌دیدم
آیا دماغم با این حرف دراز می‌شد؟

این‌کتاب با ۲۳۶ صفحه، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...