رمان نوجوان «قطاری که ایستگاه نداشت» [Eve giden kucuk tren] اثر بهیچ آک [Behiç Ak] با ترجمه کالینا رشیدپور و زهرا صنعتگران توسط نشر اطراف منتشر شد.

قطاری که ایستگاه نداشت» [Eve giden kucuk tren] اثر بهیچ آک [Behiç Ak]

به گزارش کتاب نیوز، «قطاری که ایستگاه نداشت» داستانی طنز درباره‌ی مرزهای الکی و آدم‌هایی ست که سر چیزهای کوچک به جان هم می‌افتند. داستان زندگی آدم‌هایی که تا وقتی معدنِ روستایشان بوده، کنار هم به خوبی زندگی می‌کردند اما با تعطیل شدن معدن، اتفاق‌های عجیبی برایشان می‌افتد. تا این‌که یک روز زنی میانسال با الاغش به روستا برمی‌گردد. این زن گونه‌ی نایابی از آدم‌بزرگ‌هاست و آرزوهای هیجان‌انگیزی توی سرش دارد...

بنا به گفته‌ی ناشر، کتاب «قطاری که ایستگاه نداشت» یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نوجوان کشور ترکیه است. شخصیت‌های این داستان، اتفاق‌هایی که برایشان می‌افتد، چالش‌های محیط زیستی روستا و زندگی‌ مردمانش خیلی شبیه حال‌وهوای زندگی همه‌ی ما در ایران است.

بهیچ آک (1956- )، متولد ترکیه است و در دانشگاه معماری خوانده است. این نویسنده و کارتونیست ترک در قصه‌هایش درباره‌ی تجربه‌ی زندگی در دنیای واقعی می‌نویسد و با کاریکاتورهایش کاری می‌کند تا به خودمان بخندیم، اتفاق‌ها و آدم‌های دور و بر را بهتر ببینیم و به چیزهایی که می‌بینیم بیشتر فکر کنیم.

رمان نوجوان «قطاری که ایستگاه نداشت»در 152 صفحه و با قیمت 124هزار تومان توسط نشر اطراف (ادامه) منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...