رهایی از نوع تنهایی | اعتماد


در عشق پیوند حقوقی هیچ اهمیتی ندارد.
«مارک دوگن»

گونه‏‌ای از اصیل‏ترین انواع رمان که دغدغه‌ انسان دارد از آغاز تاکنون زنده مانده و رشد کرده است. کشف پیچیدگی‏‌های روانی انسان در دوران مختلف همواره پرکشش‌‏ترین داستان‌ها را در اختیار نویسنده می‏‌گذارد؛ پیچیدگی‏‌هایی که با گذر زمان مرموزتر می‌شود.

ییلاق انگلیسی» [Campagne anglaise] مارک دوگن [Marc Dugain]

وقتی تقابل معرفتی که دیگران از شخصیتی دارند با حقیقتی که قرار نیست به ‌سادگی پدیدار شود، ابزار نویسنده‏ای کار بلد برای خلق اثری باشد با رمانی مانند «ییلاق انگلیسی» [Campagne anglaise] مواجه می‏‌شویم. مارک دوگن [Marc Dugain] در رمان «ییلاق انگلیسی» خواننده را با جمعی کوچک از شخصیت‌های نفوذناپذیر مواجه می‌کند؛ شخصیت‌هایی که در هر صفحه از رمان شاهد تلاش نویسنده برای کشف حقیقت زندگی ایشان هستیم. نویسنده خود را از قالب دانای کل بیرون می‏‌کشد و خواننده را با خود همراه می‌کند تا با هم کاوش کنند و با زیرکی بخش عمده‌‏ای از کار را بر دوش خواننده‏ مشتاق می‌‏گذارد: «خیلی دلش می‌خواست در روان پیچیده‏ این دختر نفوذ کند که در برابر دریافت پول، دعوت مردی ناشناس را برای آمدن به چنین جای دورافتاده‌‏ای پذیرفته بود ولی حاضر نبود راز درونی‌‏اش را به هیچ بهایی آشکار کند. درست ‏عکس زمانی که چون بهایی بیش‏ از اندازه برای اقدام‏شان قائلند، پول فراوانی خرج می‌کنند تا از آنها روانکاوی شود.»

خوشبختانه نویسنده رمان را بسیار دیر آغاز می‌کند. آغاز رمان سریع اتفاق می‏‌افتد. قهرمان یک خاطره سیاه از گذشته‏‌ای نه‏‌چندان دور دارد که فراموش شده اما درمان نه. خواننده از نقطه‏‌ای شاهد زندگی قهرمان می‌شود که به ثباتی پس از حادثه رسیده است. دلامر- قهرمان رمان- لردزاده‏‌ای انگلیسی، تحصیلکرده‏ کمبریج و خلبان است، اطلاعاتی که نویسنده به‌ سادگی و در همان صفحات ابتدایی رمان، به طرز سخاوتمندانه‏‌ای در اختیار خواننده می‏‌گذارد.

مرد در یک روز کاملا معمولی راهی مهمانی‌ای در پاریس است، راهش را گم کرده و برای انتخاب مسیر تردید دارد؛ شاید همین دو جمله‏ اخیر بهترین توصیف برای رمان باشد یعنی فراگیرترین بیان داستان. در همان چند صفحه‏ اول شاهد نمایشی از کلیت رمانی هستیم که در صفحات بعدی با آن مواجه خواهیم شد. مارک دوگن شخصیتی ساخته است رها شده بین یک سلسله لحظات پرتنش که در موقعیت‏های بحرانی انتخاب درستی ندارد، دوراهی‏‌هایی که استفاده‏ هنرمندانه‏ نویسنده از آنها هنگام شخصیت‏ پردازی، پایداری رمان را ضمانت می‌کند، قدرت دراماتیک دارد و کشش ایجاد می‌کند.

در بخش اول نویسنده اطلاعاتی کلی و گاه بی‌‏اثر به خواننده می‌دهد و اطلاعات اساسی‏‌تر را پنهان می‌کند تا رازآمیز بودن شخصیت را حفظ کرده باشد. دیدار اولیه با دختری آرژانتینی (جولیا) قهرمان را از نیازش مطلع می‌کند تا قهرمان صاحب آرزو شود و عملی انجام دهد؛ تلاش برای رهایی از انزوایی خودخواسته پس از طرد شدن در جامعه‌‏ای سنتی که قهرمان قواعدش را رعایت نکرده و بدتر اینکه رسوایی به بار آورده است؛ گناه قهرمان طغیان است: «وقتی در زندگی زناشویی روابطی سنگین از سکوت و بیزاری داشته باشی، تنهایی را نوعی رهایی می‏‌دانی. در حقیقت همگان قادر نیستند این وضع ناگوار و تنش‏های عصبی را، آن هم برای سالیان دراز، بی‌‏دلیل تحمل کنند. تنها شدن پس از به ‏هم زدن رابطه دشوار است؛ هر بار از خودت می‌‏پرسی چرا این کار را کردی، هیچ ‏کس را نمی‌‏یابی که وضعی را که خودت به ‏وجود آورده‏‌ای، تایید کند.» نویسنده رمان را از بازی‌های فرمی خالی کرده و جز تغییر زاویه‏ دید در بخش دوم تغییر دیگری در فرم نداده است.

انتخاب این‌گونه‏ روایت ابزار نمایش قدرت نویسنده برای وصول نوعی سادگی هنرمندانه است. در بخش دوم رمان، قهرمان می‌خواهد داستان زندگی‌‏اش را برای دوست نویافته‌‏اش حکایت کند، اما در حقیقت باید نام این بخش را اعترافات گذاشت؛ اعترافاتی توامان با رازگشایی‏‌های پی‌‏درپی که هر یک قوی‏تر از قبلی است و یک غافلگیری نهایی. ییلاق انگلیسی یک رمان عاشقانه است، یک عاشقانه پیچیده که قهرمانش را از عشق به انسانیت می‏‌رساند؛ در یک صحنه نهایی در بخش سوم و نهایی رمان که اوج تاثیر عشق را نشان می‌دهد. با یک انتخاب اساسی میان دو چیز مثبت: عشق یا وفاداری.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...
در طبقه متوسط، زندگی عاطفی افراد تحت تأثیر منطق بازار و بده‌بستان شکل می‌گیرد، و سرمایه‌گذاری عاطفی به یکی از ابزارهای هدایت فرد در مسیر موفقیت و خودسازی تبدیل می‌شود... تکنیک‌های روانشناسی، برخلاف ادعای آزادی‌بخشی، در بسیاری از موارد، افراد را در قالب‌های رفتاری، احساسی و شناختی خاصی جای می‌دهند که با منطق بازار، رقابت، و نظم سازمانی سرمایه‌دارانه سازگار است ...
صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...