آخرین رمان آرتور سی کلارک پس از درگذشتش منتشر می‌شود.

کتاب ناتمام سر آرتور سی ‌کلارک - نویسنده‌ی ‌داستان‌های علمی - تخیلی -، به‌نام «آخرین فرمول» که توسط دوست نویسنده‌ی او - فردریک پوهل - تکمیل شده است، ماه آینده منتشر خواهد شد.

مؤسسه انتشاراتی هارپرکولینز اوایل امسال حق انحصاری چاپ این کتاب را در اختیار گرفت. این کتاب به نظر، یک تلاش دسته‌جمعی بوده است، که در آن کلارک پس از آن‌که به علت بیماری، وضعیت جسمانی وخیم‌تری یافت، از دوست نزدیکش برای اتمام کتاب کمک خواست.

پوهل در این‌باره اعلام کرد: «آرتور یک روز به من گفت نمی‌داند کتاب‌هایی را که بابت آن‌ها قرارداد بسته، چگونه بنویسد. داستان‌ها دیگر از ذهن او خارج شده بودند.» وی افزود:‌ «تمام آن‌چه در این رمان آمده یا به پیشنهاد خود او بوده، یا او نوشته یا در مورد آن با کلارک مشورت کرده‌ام.»

به گفته او، کلارک توانسته بود پیش از مرگ متن دست‌نویس کامل این رمان را بازخوانی کند. عنوان کتاب "آخرین فرمول" مربوط به پیر دو فرمت - استاد ریاضیات در قرن هفدهم - است. کلارک متولد 16 دسامبر 1917 در سامرست انگلستان بود، که از 71سالگی مجبور شد بیش‌تر اوقات بر روی صندلی چرخ‌دار بنشیند.

از معروف‌ترین آثار او از «شن‌های مریخ»، «2001؛ ادیسه‌ی فضایی»، «میعاد با راما» و «امپراتوری زمین» می‌توان نام برد.

روزنامه‌ی ایندیپندنت از رمان «واتسون‌ها» نوشته‌ی جین آستین، «غریبه‌ی اسرارآمیز» نوشته‌ی مارک تواین، «راز ادوین وود» نوشته‌ی چارلز دیکنز و «سیلماریلیون» نوشته جی.آر.آر. تالکین به‌عنوان آثار برجسته‌ی ادبی نام برده است که نویسندگان‌شان هرگز نتوانستند آن‌ها را به پایان برسانند.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...