محمد جوادی از ترجمه و انتشار رمان «پرفروغ‌ها» [The Luminaries] به عنوان حجیم‌ترین رمان از جوان‌ترین نویسنده برنده جایزه بوکر خبر داد.

پرفروغ‌ها» [The Luminaries]  النور کاتن [Eleanor Catton

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، جوادی درباره نویسنده این کتاب گفت: النور کاتن [Eleanor Catton] نویسنده و فیلمنامه‌نویس نیوزیلندی متولد کاناداست. رمان «پرفروغ‌ها» دومین رمان این نویسنده است که در ۲۰۱۳ برنده جایزه بوکر شد. این کتاب دو رکورد ویژه در جایزه بوکر را داراست: حجیم‌ترین رمان، و النور کاتن جوان‌ترین نویسنده برنده جایزه بوکر.

مترجم رمان «۲۶۶۶» در ادامه بیان کرد: رمان «پرفروغ‌ها» در همان سال برنده جایزه ادبی گاوِرنر جنرال کانادا نیز شد. پس از کسب این افتخارات، دانشگاه وِلینگتون دکترای افتخاری ادبیات را به کاتن اعطا کرد.

جوادی همچنین به این رمان به عنوان یکی از نمونه‌های روایت قرن نوزدهمی اشاره کرد که در آن، تمامی اجزا و عناصر داستان متناسب با آن قرن شکل گرفته‌اند اما با فرمی متفاوت.

او گفت: کاتن خطوط داستانی متعدد را استادانه در فضای رمان جاری می‌کند و تعلیق و کِشش را به شکلی جذاب و منحصر به فرد تا انتهای داستان پیش می‌برد.

مترجم رمان «کارآگاهان وحشی» درباره موضوع این رمان اظهار کرد: رمان در سال ۱۸۶۶، و در نیوزیلند می‌گذرد؛ دورانی که مردم «تب طلا» داشتند. حقوق‌دانی به نام مودی اتفاقی خود را در میان دوازده مرد مرموزی می‌بیند که مخفیانه دور هم جمع شده‌اند و درباره مجموعه‌ای از اتفاقات اسرارآمیز صحبت می‌کنند: مرد ثروتمند ناپدیدشده: زنی بدنام که اقدام به خودکشی کرده است، و مقادیر زیادی طلا در خانه مست بدشانس پیدا شده است. مودی به میانِ شبکه پیچیده‌ای از طالع‌ها و سرنوشت‌ها کشیده می‌شود که مانند آسمانِ شب زیبا و رازآلود و شگفت‌انگیز است.

جوادی در پایان گفت: «پرفروغ‌ها» خواننده را به قرن نوزدهم می‌برد و در جهانی پر از کشتی‌ها و دریانوردان، بانک‌ها و بانکداران، طالع‌های رازآمیز و طالع‌بینان، و تب طلا، که همه جا را فراگرفته، غرق می‌کند.

رمان «پرفروغ‌ها» در دو جلد و ۱۰۸۲ صفحه در نشر ثالث منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...