جوایز جهان فانتزی 2020 [World Fantasy Awards 2020] توسط کنوانسیون دنیای فانتزی به بهترین داستان فانتزی منتشرشده به‌زبان انگلیسی اهدا شد.

جوایز جهان فانتزی 2020 [World Fantasy Awards 2020]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جایزه جهانی برای رمان فانتزی عنوان جایزه معتبری است که اولین بار در سال 1975 تاسیس شد و از آن سال تا کنون هر سال از بهترین داستان‌های ژانر فانتزی تقدیر می‌کند. این جایزه توسط منتقدان کتاب مانند گاردین در جایگاه جایزهٔ معتبر فانتزی و یکی از معتبرترین جوایز ادبیات گمانه‌زن، در کنار دو جایزهٔ هوگو و نبولا که پوشش هر دو فانتزی و علمی‌تخیلی است، قرار می‌گیرد.

بنابر تعریف سازمان مربوطه، اثر داستانی باید حتماً در۴۰۰۰ کلمه یا بیشتر نوشته شده باشد. برای آثاری با طول کوتاه‌تر در رده‌های داستان‌کوتاه و داستان‌بلند نیز جوایزی درنظر می‌گیرند. در سال‌های اخیر این جایزه حوزه کاری خود را به هنرمندان تجسمی نیز گسترش داده است و از کتاب‌های مصور نیز تقدیر می‌کند.

برندگان این جایزه در سال 2020 میلادی در حوزه‌های مختلف طبق زیر اعلام شده است.
[Queen of the Conquered, by Kacen Callender] پادشاهی فتح شده نوشته کاجین کالندر/ بهترین رمان
[Silver in the Wood, by Emily Tesh] نقره در چوب نوشته امیلی تش / بهترین رمان کوتاه
[Read After Burning”, by Maria Dahvana Headley] بخوان بعد از سوختن نوشته ماریا هیدلی/ بهترین داستان کوتاه
[New Suns: Original Speculative Fiction by Nisi Shawl] خورشیدهای تازه: داستان اصلی رنگین‌پوستان نوشته نیسی شاول / بهترین مجموعه شعر
[Song For the Unraveling of the World by Brian Evenson] آهنگی برای حل‌کردن جهان نوشته برایان ایونسون/ بهترین مجموعه داستان
کاتلین جنینگز / بهترین هنرمند
نژاد و تخیلی از هری‌پاتر تا بازی‌های گرسنگی نوشته ایبونی الیزابت توماس / جایزه ویژه داوران

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...