نشست نقد و بررسی کتاب «مسئله و ناخودآگاه متن در گفتمان پژوهشی ادبیات پایداری» با حضور مقصود فراستخواه، جامعهشناس، نعمتالله فاضلی، استاد بازنشسته دانشگاه، داوود ضامنی، کارشناس مسائل فرهنگی و فرانک جمشیدی شنبه ۵ آبان در سالن صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مقصود فراستخواه در این نشست گفت: در این کتاب پژوهشهای پایاننامه و رساله و مقالات ادبیات پایداری با تاکید بر کتاب «دا، خاطرات سیده زهرا حسینی» مورد مطالعه قرار گرفته است. ابتدا باید بگویم فضیلتی که در این کتاب هنگام خواندن احساس کردم، فضیلت همکاری دو نویسنده درباره یک موضوع است که توانستند کار مشترکی را انجام دهند و در این کتاب به سرانجام برسانند.
او افزود: هدف این کتاب بررسی گفتمان پژوهشی غالب بر ادبیات فارسی است. اگر درست فهمیده باشم، نتیجهای هم که گرفتند احساس کردند در پایاننامه، رسالهها و مقالات، صورتهایی از مسئلهگریزی وجود دارد و دمیدن در فلان مسئله کمتر به چشم آمده است. بیشتر کارها موضوعمدار بوده و شاید به نگاه من که برخی از این آثار را خواندم، تفننی کار میشود و البته کالایی هم شده است، به عبارتی جنبه مصرفی و کلیشه هم به خودش گرفته است.
این استاد دانشگاه با ارائه چند پرسش عنوان کرد: این دو پژوهشگر در کتاب به این نکته رسیدند که حتی مطالبی که در این رسالهها و مقالات بیان شده، قدری کلیشهوار است مثلاً روایت زنانه که این هم خودش کلیشه شده است. همه میدانیم روایت زنانه شکل گرفته است اما باید به این نکته پرداخت که چرا و چطور روایت زنانه شکل گرفته است؟ انواع قدرتی که در اینجا وجود دارد، چه بوده است؟ چه پرسشهای زندهای از این مسئله میتوان ارائه کرد.
فراستخواه با اشاره به غیبت مسئلهمندی در آثار پژوهشی ادبیات پایداری گفت: در بررسی وجه رخدادی مسئله در بررسی کتاب «دا، خاطرات سیده زهرا حسینی)» این دو پژوهشگر به این نتیجه رسیدند که مولفان رسالهها، پایاننامهها و مقالات کمتر یک روایت اصیل و اندیشیده شده از مسئله و مسئلهمند کردن موضوع ارائه دادند. این پژوهشی که فرانک جمشیدی و مرضیه آتشیپور انجام دادند خیلی تحت تاثیر کار ارزشمند «زندگی سراسر فهم مسئله است» اثر نعمتالله فاضلی است.
او ادامه داد: با تلاشی که دو پژوهشگر انجام دادند به دنبال مسئلهمندی در آثار بررسی شده بودند، اما این موضوع را ندیدند. به عبارتی پرسشگری کمتر را یافتند در حالی که باید از موضوع بداهتزدایی میشد و وجه مسئلهمند آن را پررنگ میکردند. این دو پژوهشگر در بررسی ادبیات پایداری تنشی که با آن مواجه هستند، کمتر پرسشی مطرح و موضوع کانونی نمیشود. به عبارتی فضای توجه ایجاد نمیشود. در اینجا باید متذکر شوم گاهی که آثاری ادبیات پایداری را خواندم بدون اینکه تخصصی در این زمینه داشته باشم، اما به عنوان یک ایرانی و خواننده علاقهمند به این حوزه احساس میکنم نتایج پژوهش این کتاب با برخی شواهدی که من دیدم، سازگار است.
این جامعهشناس بیان کرد: در این کتاب، پژوهشگران به این نکته رسیدند که سیطره روش به مثابه فن در تب و تاب پژوهش سایه افکنده است، در حالی که باید ذهن خلاق پژوهشگر، مسئله را دنبال کند و به آن پر و بال دهد، اما اینطور نیست. چنانکه توضیح دادند محققان در ادبیات پایداری اصرار دارند روشی را به کار ببرند منطق مسئله را تحت شعاع قرار داده است.
فراستخواه درباره مسئلهگریزی در ادبیات پایداری گفت: مولفان در «مسئله و ناخودآگاه متن در گفتمان پژوهشی ادبیات پایداری» توضیح دادند که در پایاننامهها، رسالهها و مقالات پیجویی رخداد وجود ندارد! به عبارتی رخداد آنها را به لرزه درنیاورده است و محدودیتها و سایههایی وجود دارد که باعث شده پژوهشگران ادبیات پایداری به اصل مسئله نپردازند. در نتیجه مولفان در این کتاب اشکال مسئلهگریزی را شرح دادند. در این ادبیات چه شکلهایی از مسالهگریزی وجود دارد.
او افزود: یکی از مسائلی که مولفان کتاب به آن پرداختند وجود نداشتن یک زبان نیرومند نظری در پشت ادبیات پایداری است، هر چند که سایههای نظریهزدگی وجود دارد. بنابراین در این پژوهشها نظریه وجود دارد، اما یک زبان خلاق و دقیق در نظریه وجود ندارد که بتواند مسائل را دقیق بررسی کند. این مسئله را من در سیاهمشقی به نام «روش تحقیق کیفی در علوم اجتماعی با تاکید بر (نظریه برپایه)» دارم که به عنوان یک دانشآموز سعی کردم توضیح دهم ذهن باز جدا از ذهن خالی است. چون برخی بر این نگاهند در کار کیفی باید ذهن خالی باشد و نظریهای وجود نداشته باشد. در حالی که در کارهای کیفی باید حساسیت نظری وجود داشته باشد، یعنی در بررسی ادبیات پایداری با دید نظریهپرداز شرح فاخری از مسئله ارائه شود.
این پژوهشگر اظهار کرد: پژوهشگران و مولفان ادبیات پایداری بیشتر با مسلمات پیش رفتند. به عبارتی وقتی درباره یک مسئله پژوهش میکنیم و به مسلمات چنگ میزنیم دیگر مجال ابهام وجود ندارد و یک مسیر را سرراست پیش میرویم و دیگر دوندگی و کوهپیمایی نظری نداریم. چرا؟ چون با مسلمات پیش میرویم.
فرانک جمشیدی هم در این نشست گفت: در این کتاب با چند موضوع ادبیات پایداری و گفتمان پایداری، گفتمان پایداری در ایران پساانقلاب و گفتمان ادبیات پایداری به صورت یک گرایش دانشگاهی سروکار داشتیم. نکته دیگر در این پژوهش چند حوزه مفهومی را هم پوشش دادیم از جمله متن، ناخودآگاه، ناخودآگاه به متن و ناخودآگاه متن در گفتمان پژوهشی ادبیات پایداری.
او افزود: علاوه بر این ما روی یک ژانر بحثبرانگیز در ایران پساجنگ دست گذاشتیم، آن هم ژانر خاطره است که اساساً پیدایی، رشد و گسترش خاطره از سالهای جنگ به این سو میتوان گفت همواره با دغدغههای سیاسی و فرهنگی نظام همراه بوده و درهم تنیده شده است. بنابراین شاید بیراه نباشد اگر ادعا کنیم که پیدایی این ژانر یک نوع شکل عملیاتی شده فرمایش رهبری مبنی بر اینکه جنگ گنج است که البته در ایشان در این فرمایش نظر دارند به جنگ دفاعی که از آن تعبیر به دفاع مقدس میشود. همانطور که بارها اشاره کردم خاطرات از استخراج شدههای این گنجینه ارزشمند است.
مولف کتاب «مسئله و ناخودآگاه متن در گفتمان پژوهشی ادبیات پایداری» گفت: ما در این کتاب به ژانر خاطره از این حیث ورود کردیم که علاوه بر آن روی کتابی به نام «دا؛ خاطرات سیداعظم حسینی» دست گذاشتیم که طیف وسیعی از افراد جامعه را تحت تاثیر قرار داد و افراد زیادی اعم از دانشآموز، دانشجو، استاد، منتقد، سینماگر، مسئولان سیاسی اجتماعی نظام همه با آن درگیر شدند.
جمشیدی گفت: آمار پایاننامهها تا سال ۱۳۹۷ و مقالات علمی – پژوهشی چاپ شده درباره کتاب «دا؛ خاطرات سیداعظم حسینی» در سال ۱۴۰۱ چشمگیر بود که تا آن موقع ۶۵ پایاننامه و ۳۲ مقاله علمی – پژوهشی درباره «دا؛ خاطرات سید اعظم حسینی» چاپ شده بود که صرفنظر از مقالات علمی و پژوهشی است که ما آن را در کتاب «دا، چگونه دا شد» به بررسی کردیم.
او ادامه داد: بنابراین به یک اعتباری کتاب «دا، خاطرات سید اعظم حسینی» توانسته بود یک نهضت داپژوهی به راه بیندازد. بنابراین پرسش ما این بود که این کتاب تا چه اندازه توانسته است گفتمان ادبیات پایداری را در خودش صورتبندی کند. چون ما این فرض و گزاره مسلم را داشتیم که مقالات و پایاننامههای پژوهشی باید مسالهمحور باشند. بنابراین کتابی که با این میزان پایاننامهها و مقالات پژوهشی توانسته مسالههای این گفتمان را نشان دهد.
این پژوهشگر ادبیات پایداری عنوان کرد: مهمتر نکته که باید مطرح کنم شاید وجه فارغ ما با سایر آثاری که به «دا، خاطرات سید اعظم حسینی» پرداختند، اعتنا ویژهای است که ما به ناخودآگاه متن داشتیم. دلیل این تاکیدم برمیگردد که ما در «مسئله و ناخودآگاه متن در گفتمان پژوهشی ادبیات پایداری» منظورمان این بود که در هر فضای گفتمانی ادبیات پایداری منهای آنچه که پژوهشگران ذیل عنوان مساله به آن تصریح میکنند، مسالههای مهمتری وجود دارد که پنهان میشوند و تصریح پیدا نمیکنند اما میتوانیم سایهاش را در کلیت متن تشخیص دهیم.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............