پرتوی به کتابت قرآن در روزگار نخست | الف


یکی از منابع مهم در مطالعه‌ی تاریخ حفظ و انتقال قرآن و همچنین تاریخ تحول خط عربی، نسخ قرآنی کهن است. دانش ما از این نسخ در دهه‌های اخیر در نتیجه‌ی تلاش‌های محققانی چون فرانسوا دروش [François Déroche]، آلن جورج، افیم رضوان، سرجیو نویا نوسدا، طیار آلتی قولاج، یاسین داتن و بسیاری دیگر به میزان قالب توجهی افزایش یافته است. تاریخ مصحف طی عصر امویان، نظر به تغییراتی که در مدت زمانی نسبتا کوتاه دستخوش آن شده، جالب توجه است؛ چرا که متن قرآن از نظر حجم و پیچیدگی‌اش برای جامعه‌ای که هیچ تجربه‌ی مشابهی از انتقال مکتوب نداشت، یک چالش بود.

فرانسوا دروش [François Déroche] قرآن‌های عصر اموی» [Qur'ans of the Umayyads : a first overview]

«قرآن‌های عصر اموی» [Qur'ans of the Umayyads : a first overview] اثر برگزیده بیست و سومین دوره جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کاری است از فرانسوا دروش اسلام‌پژوه، مورخ و نسخه‌شناس متون عربی و محقق در حوزه مخطوطات کهن قرآنی. وی سال‌ها پژوهشگر بخش مخطوطات عربی و مصاحف قرآنی کتابخانه ملی فرانسه، و از سال 1990 مدیر بخش تاریخ و فیلولوژی و مدرس تاریخ و کتیبه‌شناسی عربی در École pratique des hautes etudes بوده است. از وی مقالات متعدد و کتاب‌های فراوانی در حوزه مخطوطات عربی، به ویژه نسخه‌های کهن قرآنی انتشار یافته است.

با نخستین نگاه به فهرست کتاب، عنوانِ «یادداشت مؤلف برای خواننده‌ی ایرانی» جالب توجه است و نشان از اعتبار خواننده‌ی ایرانی نزد فرانسوا دروش دارد. همچنین ارتباط وثیق مترجمان با مؤلف کتاب را یادآور می‌شود، از این رو است که مترجمان برای خاطرنشان ساختن دقت خود در امر دشوار ترجمه، عبارتِ «مشاوره و مراجعه مکرر به مؤلف» را خاطرنشان می‌سازند.

کتاب قرآن‌های عصر اموی آخرین اثر فرانسوا دروش در حوزه‌ی مخطوطات قرآنی است. این اثر به بررسی جوانب مختلف تاریخ‌گذاری، مصحف‌شناسی، نگارش، رسم‌الخط، تنوع کاتبان، علائم وقف و ابتدا، عَدّ الآی، بسمله، قرائات مختلف، تذهیب، سر سوره‌ها و سایر ویژگی‌های کهن‌ترین مصاحف موجود از قرآن در جهان امروز می‌پردازد. مؤلف تقویمی از تحولات مختلف ارائه می‌‌دهد که همگی نشان از این دوران نخست دارند. او در این راه، ترکیبی از فنون مختلف از جمله خط شناسی، تاریخ هنر، نسخه‌شناسی، کتیبه‌شناسی و سیر تحول رسم‌الخط قرآنی را به‌کار می‌گیرد.

وی نام مصاحف اموی را از آن رو برمی‌گزیند که عموم این مصاحف تا پایان عصر حکومت یا دهه‌های پس از امویان، اما متاثر از فضا و نظام مصحف‌نگاری این دوران کتابت شده‌اند. مهمترین مصاحفی که در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرند عبارتند از: مصحف پاریس _ پترزبورگ، مصحف اموی دمشق، مصحف اموی فسطاط، مصحف اموی صنعاء، مصحف کتابخانه بریتانیا، مخطوطات کتابخانه ملی فرانسه، کتابخانه ملی روسیه در سن پترزبورگ و چندین مصحف و قطعه قرآنی از استامبول، فسطاط و قیروان که البته در بخش پایانی کتاب، تصویر برگه‌هایی از هر یک از این مصاحف و نسخ به چاپ رسیده است.

نتایج حاصل آمده در این کتاب، برخی گزارش‌های سنتی در باب کتابت قرآن در روزگار نخست را به چالش می‌کشد و پرتوی تازه بر جایگاه امویان در انتشار دستنوشته‌های قرآنی می‌افکند.

دروش با عنایت به برخی از پروژه‌های قرآنی که در آنها با روش آزمایش کربن 14 به تعیین قدمت برخی از مخطوطات قرآنی پرداخته شده، بیان می‌دارد که نتایج این روش در مقام نخستین نشانه‌ی عمر نسخه‌ها بسیار ارزشمندند، اما اگر نتیجه این شود که قدمت مواد و مصاحف قرآنی را در بازه‌ای زمانی قریب یک قرن قرار دهد، در این صورت دیگر از قدمت کافی برخوردار نیست.

از جمله مصاحفی که در این کتاب به بررسی آن پرداخته شده، مصحف پاریس_ پترزبروگ می‌باشد؛ مصحفی که برگه‌های آن به چهار قسمت تقسیم شده و هر یک از قسمت‌های آن به ترتیب حجم در کتابخانه ملی فرانسه در پاریس، کتابخانه ملی روسیه در سن پترزبورگ، کتابخانه وابسته به پاپ در واتیکان و مجموعه هنرهای اسلامی ناصر داود خلیلی در لندن نگه داری می‌شود. مؤلف برجسته‌ترین ویژگی این مصحف را در این نکته می‌داند که این مصحف حاصل کار گروهی است و بنا به بررسی‌های وی از برگه‌هایی که بدانها دسترسی داشته، پنج نفر را در استنساخ این مصحف شریک می‌داند و با دقت نظری که از خود نشان می‌دهد ویژگی‌های اختصاصی هر یک از این پنج کاتب در نحوه کتابتشان را نشان می‌دهد که می‌تواند به عنوان الگوی تحلیل مناسبی برای پژوهشگران این عرصه از مطالعات قرآنی پیش رو قرار گیرد.

وی درباره این مصحف بیان می‌دارد که رابطه کاتبان با نسخه اصلی از سر پیروی محض نبوده، بلکه ایشان در حین رونویسی سعی در ارتقای رسم‌الخط بر اساس دیدگاه‌های شخصی خود داشته‌اند گرچه برخی عادات در میان همه اعضای گروه کاتبان مشترک و مرسوم بوده است.

دروش با توجه به اطلاعاتی که از مصحف پاریس_ پترزبروگ قابل برداشت است و ضمیمه کردن این اطلاعات به دانسته‌های تاریخی از جمله روایات اسلامی، قدمت این مصحف را نیمه دوم قرن اول تخمین می‌زند و با ذکر دلایلی این نظر یاسین داتن را که مصحف پاریس_ پترزبروگ مطابق قرائت ابن عامر در شام است، تایید می‌کند.

فرانسوا دروش [François Déroche] قرآن‌های عصر اموی» [Qur'ans of the Umayyads : a first overview]

مولف در سراسر کتاب عنایت ویژه‌ای به گزارشات تاریخی دارد و از جمله به این گفته ابن‌ندیم در الفهرست، آنجا که می‌نویسد:« نخستین خطوط عربی، خط مکی، سپس مدنی، بصری و نهایتا کوفی است. ویژگی دو خط مکی و مدنی آن است که در الف‌های آن اندک خمیدگی به سمت راست و بالای انگشتان هست، و در شکل کلی آن کمی افتادگی به پهلو می‌یابیم». وی از این گزارش در تشخیص ویژگی خط حجازی که بنا به گفته‌ی دروش باید از آن به سبک حجازی تعبیر کرد، بهره می‌گیرد.

دروش با بررسی مخطوطات بیشتری در پی آن است تا نشان دهد که آیا علی رغم ویژگی‌های منحصر به فرد هر یک از بخش‌های نوشته شده توسط هر کاتب در مصحف پاریس_ پترزبورگ، چیزی در حد یک سنت وجود داشته که شکلی از نظارت را بر آزادی ظاهری کاتبان تحمیل می‌کرده است یا اینکه اوضاع به نحو دیگری بوده است؟

بنا به نظر دروش مخطوطات دوره نخست (دست کم تا حدود سال 75 هجری) نشان می‌دهد که برخورد با متن امری نسبتا آزاد است و قابلیت تغییر در شکل ظاهری مصحف، با تغییرات صورت یافته در املاء هم‌ارز شده است. تمام این دوره نخست، بر گذار تدریجی از رسم‌الخط ناقص اصلی به املایی نزدیک به املای متن استاندارد امروزی گواهی می‌دهد و رسیدن به املای متن استاندارد امروزی با اضافه‌کردن و همچنین حذف برخی از عناصر در رسم‌الخط تحقق یافته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...