نیرویی محدود اما موثر | هم‌میهن


می‌دانیم که وقتی صحبت از قدرت‌های دریایی در تاریخ بشر می‌شود، نگاه‌ها نخست به نیروی دریایی قدرتمند هخامنشیان بازمی‌گردد؛ حکومتی که نه‌فقط مصر تا افغانستان امروزی را زیر سیطره خود داشت، بلکه به تعبیر هگل برای اولین‌بار در تاریخ جهان، نخستین امپراتوری راستین و حکومت کامل متشکل از عناصر ناهمگن را بنیاد گذاشت.

لادیمیر دمیتری‌یف [Dmitriev, V. A.(Vladimir Alekseevich)] ناوگان جنگی ساسانیان:‌ افسانه یا واقعیت؟» [Военный флот Сасанидов Владимир А. Дмитриев]

هخامنشیان را جز این می‌توان امپراتوری بی‌رقیبی دانست زیرا هیچ قدرت متوازن‌کننده‌ مشابهی در روزگار آنان وجود نداشت تا اینکه اسکندر مقدونی، ازقضا در دوره فترت هخامنشیان، سودای امپراتوری در سر نهاد و شد آن‌چه همه می‌دانند؛ حمله به سرزمین پارس و سقوط حکومت ایران. پیش از آن اما هخامنشیان قدرتی بی‌بدیل بودند و از این نظر این تجربه آنها، دیگر هیچ‌گاه تکرار نشد، چون اگرچه عمر فرمانروایی اسکندر کوتاه بود، اما رومی‌ها بعدتر به قدرتی جهانی بدل شدند و قریب به 700 سال با حکومت‌های اشکانی و ساسانی در رقابت‌هایی پیدا و پنهان قرار گرفتند.

قدرت برتر هخامنشیان در دریای مدیترانه
چنین توازنی در بحث از قدرت دریایی حکومت‌های ایرانی پس از هخامنشیان اهمیتی اساسی دارد زیرا در دوره هخامنشیان، آنها در نبود قدرتی قابل اعتنا در کرانه‌های دریای مدیترانه، در آنجا به‌طرزی پایدار استقراری از موضع برتر داشتند به‌خصوص نبردهای دریایی را راهبردی برای درهم‌کوبیدن مواضع یونانی‌ها تلقی می‌کردند. جز این البته مقاصد تجاری نیز در این میان موثر بود. برای نمونه با تکمیل ساخت کانال سوئز به دستور داریوش بزرگ، امکان کشتی‌رانی بین دریای مدیترانه و دریای سرخ مخصوصاً قسمت شرقی آن و ارتباط ساحل قاره آفریقا، خلیج‌فارس و اقیانوس هند فراهم آمد.

نبردهای مشهور آرتمیزیوم و سالامیس در دوران خشایارشاه نیز که شهره آفاق است و اگرچه در دومی جنگ به‌علت بزرگی کشتی‌های ایرانی و کوچکی دهانه خلیج به سود ایرانیان پیش نرفت، اما توضیحاتی که از سازوبرگ جنگی ایران در این نبردها داده شده است، نشانگر مهارت خارق‌العاده ایرانیان ـ البته بااستفاده از کشتی‌سازان و ملوانان مصری، فینیقی و ایونی ـ در تدبیر مناسبات دریایی است. نمونه‌ای از آن را می‌توان در ماجرای ساخت پل با کمک کشتی‌های جنگی روی تنگه داردانل برای اتصال میان دریای اژه به دریای مرمره بازجست که برخی آن را از حیث قدرت مهندسی، سازماندهی و لجستیک ستوده‌اند.
ساسانیان ناوگان جنگی داشتند؟

با وجود چنین سوابقی در تاریخ ایران، محققان درباره قدرت ناوگان جنگی ساسانیان اختلاف‌نظرهایی دارند چنان‌که تا چندی پیش تعداد کمی از تاریخ‌دانان بودند که به مشارکت ناوگان جنگی ایران در نبردهای دوره ساسانی اشاره کنند. وضع به نحوی بود که ایلکا سیوانه (Ilkka Syvänne)، مورخ برجسته فنلاندی که به‌خصوص روی تاریخ نظامی امپراتوری‌های روم و ایران پژوهش می‌کند، 10سال نوشت: «تاریخ‌دانان معاصر در پژوهش‌های خود امکانات ناوگان جنگی شاهنشاهی ایران را دست‌کم می‌گیرند.» در کنار چنین مواضعی البته هستند کسانی چون تورج دریایی که معتقدند، ساسانیان اصولاً نیازی به ایجاد ناوگان جنگی دریایی نداشت زیرا در دوره ساسانی «ایرانیان یا دست‌نشاندگان آنها، قبلاً کرانه‌های خلیج‌فارس را تحت کنترل خود درآورده بودند.»

با چنین تفاسیری، ولادیمیر دمیتری‌یف [Dmitriev, V. A.(Vladimir Alekseevich)]، ایران‌شناس روسی در کتاب «ناوگان جنگی ساسانیان:‌ افسانه یا واقعیت؟» [Военный флот Сасанидов Владимир А. Дмитриев] که در سال 2019 به زبان روسی منتشر شد، همین موضوع ناوگان جنگی ساسانیان را مورد تحقیق قرار داد و کوشید افسانه یا واقعیت بودن آن را به بوته نقد بگذارد. نتیجه پژوهش او اینک اثری است 100 صفحه‌ای که با ترجمه محسن شجاعی به فارسی بازگردانده شده است.

در این متن نویسنده به دو موضوع می‌پردازد؛ یکی ناوگان ساسانی در جنگ که شرحی است دقیق و مبتنی بر اسناد و منابع تاریخی از جنگ‌هایی که در آنها ساسانیان از نیروی دریایی خود استفاده کرده‌اند. دومی اما نوع کشتی‌های جنگی ساسانیان را مورد بررسی قرار می‌دهد و به ما می‌گوید، ساسانیان بنا به جغرافیایی که در آن می‌جنگیده‌اند، از کشتی‌های متفاوتی استفاده می‌کردند.

تبدیل‌شدن خلیج‌فارس به دریای داخلی ساسانیان
درباره سوابق جنگ‌های ساسانی با استفاده از نیروی دریایی، دیمیتری‌یف 9 جنگ را روایت می‌کند. نخستین آنها مربوط می‌شود به جنگ اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی با هفتواد که او را می‌توان یکی از شاهک‌های جنوب ایران در کرانه شمالی خلیج‌فارس قلمداد کرد. با غلبه اردشیر بر هفتواد و قتل او، همه کرانه‌های جنوب ایران از خوزستان تا سند تحت سیطره اردشیر قرار گرفت. در عین حال این جنگ نشان می‌دهد که حفظ امنیت بخش‌های جنوبی ایران نیازمند جلوگیری از حملات از خاک شبه‌جزیره عربستان بوده است.

یکی از مهمترین پاسخ‌هایی که ساسانیان می‌توانستند به این مسئله بدهند، تبدیل کردن خلیج‌فارس به «دریای داخلی» حکومت ساسانی با دو هدف عمده بوده است. هدف اول، برقرار نظارت بر بازرگانی دریایی میان خاور نزدیک (ازجمله بخش رومی آن) از یک‌سو و کشورهای حوزه اقیانوس هند (بیش از همه خود هند) از سوی‌دیگر. هدف دوم نیز گسترش نفوذ خود در عربستان.

بعد از اردشیر بابکان اما باز در دوره شاپور دوم معروف به شاپور ذوالاکتاف (379 ـ 309 میلادی)، پادشاه ایران مجبور می‌شود برای عقب‌راندن تازیان که در زمانه خردسالی این پادشاه به تعبیر طبری چندان گستاخ شده بودند که دیگر «پارس را چراگاه خود می‌شمردند» از خلیج‌فارس بگذرد و به عربستان حمله کند. او شدت‌عملی بی‌سابقه نیز در برخورد با اعراب به خرج داد و درنهایت امر ضمن تداوم موقعیت برتر ایران در ارتباطات دریایی این منطقه که منطقه‌ای با رفت‌وآمدهای تجاری گسترده بود، دستور به ساخت شهر سیراف داد که نه‌فقط شهری بندری بلکه پایگاهی نظامی نیز به‌شمار می‌رفت.

بدین‌ترتیب پهنه اصلی فعالیت ناوگان نظامی ساسانیان خلیج‌‌فارس، دریاهای سرخ و عرب می‌شود. کمااینکه در دوره انوشیروان که قدرتمندترین حکومت را در ایران دوره ساسانی رهبری می‌کند و ازقضا «پرتکاپوترین و نتیجه‌بخش‌ترین مرحله فعالیت ناوگان ساسانی» هم در این دوره هست، لشکرکشی به یمن اتفاق می‌افتد که این‌بار برای براندازی حکومتی است که یکسوم‌های حبشی و مسیحی با حمایت امپراتوری روم در آنجا برقرار کرده‌اند. اما این تمام ماجرا نیست.

رقابت دریایی با روم
آنگونه که دیمیتری‌یف نشان می‌دهد، بعدها انوشیروان و خسرو پرویز هر دو به تلاش‌هایی ولو ناکام برای ایجاد ناوگان در دریای سیاه و مدیترانه نیز دست می‌زنند. چنین کوشش‌هایی را البته، هم باید از دریچه رقابت دو امپراتوری در مرزهای خود دانست، هم آن را آنگونه که نویسنده کتاب نیز می‌گوید «تصادفی» دانست؛ زیرا درواقع امر ساسانیان با وجود قدرتی چون روم نمی‌توانستند هیچ‌گاه به تداوم حضور در سواحل دریای مدیترانه دل ببندند و در عمل تا میانه قرن هفتم، یعنی پیش از آمدن اعراب به این منطقه، دریای مدیترانه به‌صورت «دریای داخلی» بیزانس درآمده بود. در این میان البته نباید از یاد برد که بعدتر وقتی کشتی‌های ایرانی به خدمت خلفای عرب درآمدند، در نبرد با امپراتوری بیزانس و موفقیت اعراب نقشی مهم داشتند.

ناوگان جنگی ساسانیان افسانه نیست
مخلص کلام آنکه از نظر نویسنده اثر، اگرچه ما حتی یک تصویر دست اول از شکل کشتی‌های جنگی ساسانیان نداریم، اما براساس منابع موجود می‌توان گفت ایرانیان از مهارت ساخت کشتی‌های بزرگی برخوردار بوده‌اند که در دریانوردی مسافت‌های بلند به‌کار می‌رفته‌اند، آن‌هم نه‌فقط در دریاهای داخلی (مانند دریای سرخ و خلیج‌فارس) بلکه در دریاهای حاشیه بخش شمالی اقیانوس هند و بخش غربی اقیانوس آرام. در عین حال این کشتی‌های نظامی را بیشتر (و نه کاملاً) باید کشتی‌هایی ترابری برای پیاده‌سازی نیروها و جابه‌جایی سپاهیان و سازوبرگ جنگی به محل انجام نبرد در خشکی تصور کرد تا کشتی‌هایی جنگی.

این البته با این دیدگاه رایج که می‌گوید اشکانیان و ساسانیان فقط دارای سپاهیان خشکی‌رو بوده‌اند، تفاوت دارد، اما این ایده را می‌پروراند که در عین حال که در طول تاریخ دودمان ساسانی همواره ناوگان دریایی وجود داشته است، اما ساسانیان چندان روی ناوگان جنگی خود سرمایه‌گذاری مستقلی نمی‌کردند و بیشتر آن را نیرویی مکمل نیروهای زمینی خود با هدف ترابری نظامی قلمداد می‌کردند که در صورت نیاز می‌توان به‌طور مقطعی از آن استفاده‌هایی گاه مهم کرد.

«ناوگان جنگی ساسانیان» با ترجمه محسن شجاعی منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...