مریم زندی امیدوار است که بتواند در سال جدید مجوز انتشار کتاب «عکس‌های انقلاب» خود را بگیرد و کتاب عکس «چهره‌های 5» را نیز منتشر کند.

مریم زندی بانوی عکاس کشورمان در گفت‌وگو با فارس گفت: مدت زیادی است که همچنان منتظر دریافت مجوز انتشار کتاب عکس‌های انقلاب هستم ولی هنوز هیچ خبری نشده است و امیدوار هستم که بتوانم در سال 89 سرانجام آن را به چاپ برسانم.

وی درباره دلیل این همه تأخیر در صدور مجوز کتابش اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت:‌ عکس‌های این کتاب هیچ مشکلی ندارند و مایلم که در کشور خودم آن را چاپ کنم، چون این عکس‌ها متعلق به ایران است، اما اگر به هر دلیلی امکان چاپ آن‌ها وجود نداشته باشد، ناشری فرانسوی برای چاپ این کتاب اظهار تمایل کرده است که در صورت ناچار شدن، کتابم را در فرانسه منتشر خواهم کرد.

وی همچنین درباره کتاب چهره‌های 5 که مقدمات انتشار آن فراهم شده است، گفت: این کتاب که حدود 6 سال است روی آن کار کرده‌ام، درباره اهالی موسیقی ایران است.
وی ادامه داد: این کتاب شامل بالغ بر 100 تصویر است که تقریباً کار عکاسی آن‌ها تمام شده است و امیدوار هستم که در سال جدید آن را به چاپ برسانم.

مریم زندی همچنین هر ساله تقویم‌هایی را با استفاده از عکس‌های خودش منتشر می‌کند. وی امسال نیز دو تقویم منتشر کرده است،‌یکی باعنوان «دلشدگان» درباره هنرمندان موسیقی ایران و دیگری با عنوان «مائده‌های تازه» که هر دو این تقویم‌ها با استقبال خوبی رو به رو شده، به طوری که به چاپ دوم رسیده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...