تئاتر و اهمیت آن در بیان فرهنگی | الف


دیوید دایموند [David Diamond]، کارگردان تئاتر و نمایشنامه‌نویس کانادایی، از بنیانگذاران نظریه‌ی «تئاتر برای زندگی» [Theatre for living] است. نظریه‌ای که تئاتر را امری همگانی معرفی می‌کند و آن را متعلق به تک تک اعضای جامعه می‌داند. از این منظر تئاتر هنری است که از روح جمعی بشر برآمده و با قصه‌گویی‌های او در دوران کهن آغاز شده است. دایموند نه تنها تئاتر را ابزاری کارا برای بیان عواطف و هیجانات انسانی می‌داند، بلکه آن را بخشی ضروری از زندگی هر فرد می‌شمارد. از نظر او انسان‌ها به وسیله‌ای برای ابراز آن‌چه در درون‌شان می‌گذرد، اعم از انواع احساسات، خاطرات و قصه‌ها نیاز دارند و تئاتر زمینه‌ساز تأمین چنین نیازی برای آن‌هاست. دیوید دایموند در کتاب «تئاتر برای زندگی» درصدد تبیین این نظریه است.

تئاتر برای زندگی» [Theatre for living] دیوید دایموند [David Diamond]

دایموند «تئاتر برای زندگی» را تماماً بر مبنای تجارب خود از این هنر بنا نهاده است. او راهی پر پیچ و خم را برای رسیدن به این مفهوم طی کرده و مسیری طولانی از آمریکای جنوبی تا کانادا را در خلال چند دهه پیموده است. او از ابتدا به تئاتر از منظری جامعه‌محور می‌نگریسته و هرچه در تلاش‌های جمعی که بسیاری از آن‌ها جنبه‌ی اقتصادی و فرهنگی داشته‌اند، مشارکت فعال‌تری نموده، بیش‌تر به اهمیت تقویت روحیه‌ی اجتماعی در تئاتر پی برده است. به طور نمونه او در این کتاب به مشارکتش با همراهی یک گروه نمایش و موسیقی در یک پروژه‌ی خرید خانه‌های مقرون به صرفه اشاره کرده است. این تلاش دایموند که برای کمک به حل بحران مسکن در دهه‌ی هشتاد در کانادا برنامه‌ریزی شده بود، با توفیق و استقبال وسیعی از طرف سیاستگزاران فرهنگی و مردم مواجه شد و دایموند را واداشت که دست به سلسله پژوهش‌های تجربی و میدانی در این باره بزند و تئوری تئاتر برای زندگی را ابداع کند.

مواجهه با «تئاتر سرکوب‌شدگان» که مبدع آن آگوستو بوال، کارگردان برزیلی بود به عنوان نقطه‌ی عطفی در زندگی حرفه‌ای دایموند به شمار می‌آید. او در کارگاه‌های تئاتر بوال که شرکت‌کنندگانی از سراسر جهان دارد با معنایی که تئاتر می‌تواند در زندگی تک تک اعضای جامعه و در امور روزمره‌شان داشته باشد، آشنایی پیدا می‌کند و درمی‌یابد که تئاتر شبیه یک روش رفتاردرمانی می‌تواند به انسان‌ها در ابراز معضلات‌شان کمک کند و به شکل رویکردی در برخورد با مسائل مختلف زندگی دربیاید. در واقع دایموند در کارگاه‌های تئاتر سرکوب‌شدگان درمی‌یابد که انسان‌ها می‌توانند هیجانات سرکوب‌شده و حرف‌های ناگفته‌ی خود را در عرصه‌ی نمایش بروز دهند. دایموند این رویکرد را در کار خود بسط می‌دهد و از نظریه‌ی سیستم‌ها نیز در این باره بهره می‌گیرد.

دایموند اجتماع را همانند بدن انسان ارگانیسمی زنده می‌داند که برای تداوم حیات، به تعامل بخش‌های مختلفش با هم نیاز دارد و اگر هر ارگانی از بدن ارتباط مؤثرش را با سایر قسمت‌ها از دست بدهد، بدن دچار اختلال می‌شود و از عملکرد سالمش باز می‌ماند. دایموند این ایده را درباره‌ی جامعه به کار می‌برد که اگر تک تک آحاد آن قادر به بیان و ابراز خود نباشند، بیماری و اختلال دامن همه را خواهد گرفت و سیستم دیگر به شکل طبیعی و پویا عمل نخواهد کرد. او تئاتر را به عنوان یکی از مؤثرترین روش‌ها برای بیان فرهنگی تعریف می‌کند. در دوران کهن مردم از رقص و قصه و آواز برای نشان دادن خوشی‌ها و ناکامی‌ها بهره می‌گرفتند و این در واقع شکلی ابتدایی از تئاتر بود. به این ترتیب هرکس می‌توانست بازیگر توانمند عرصه‌ی تئاتر شخصی خود باشد که جلوه‌ای جمعی هم داشت.

با ماشینی شدن جوامع و نگاه کالایی به هنر، تئاتر به تدریج تبدیل به محصولی شد که توسط گروهی خاص عرضه می‌شد و مردم باید برای بهره‌مندی از آن هزینه‌ای می‌پرداختند. این‌جا بود که مفهوم حرفه‌ای بودن، خط و مرزهایی خاص پیدا کرد و در اختیار طبقه‌ای مشخص قرار گرفت. به تبع این اتفاق مخاطبان تئاتر نیز دسته‌بندی شدند و بسیاری از افرادی که توان برخورداری از این کالا را نداشتند از جرگه‌ی تئاتر حرفه‌ای خارج شدند. تئاتر برای زندگی دقیقاً در همین نقطه است که وارد میدان می‌شود و به همه‌ی افراد جامعه حق برابر در ابراز قصه‌ی خود در قالب نمایش می‌دهد. تلاش‌های دایموند بر این نکته متمرکز است که آدم‌ها در هر موقعیت و شرایطی بتوانند خود بخشی از یک گروه تئاتر باشند. چنین رویکردی به زعم او جامعه را از خشونت، بیگانگی از خود و رفتارهای خودویران‌گرانه باز می‌دارد و وارد تعاملات سازنده‌‌ی بین فردی می‌کند.

نویسنده در این کتاب و در طی مراحلی که شبیه فرآیندهای روان‌درمانی است می‌کوشد از تلاش‌های تجربی خود در کارگاه‌های تئاتری که برگزار کرده و نتایجی که گرفته بگوید. دایموند بر تقویت خودآگاهی در افراد صحه می‌گذارد و می‌کوشد در کارگاه‌ها و نیز در طرح‌ریزی نمایش‌های خود بر توانمندی‌های منحصربه‌فرد آدم‌ها تأکید کند و به آن‌ها جرأت و مجال بروز خود را بدهد. هوشیارسازی و ساختن جامعه‌ای پویا، همان چیزی است که هدف اصلی دایموند را می‌سازد و او در این‌باره به هیچ وجه انتزاعی عمل نمی‌کند. رویکردهای او عینی و با ارائه‌ی الگوهایی از زندگی روزمره است تا مخاطبان به شکل ملموس‌تری درگیر مسأله شوند. از طرفی او به کارکرد اسطوره در زندگی امروز نیز بسیار اعتقاد دارد و از آن برای تکمیل درک مخاطبانش از تئاتر استفاده می‌کند. از این روست که «تئاتر برای زندگی» پروژه‌ای کاربردی و مؤثر برای مواجهه با بحران‌های مختلف روانی است که هم جنبه‌های شخصی و هم ابعاد اجتماعی دارند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...