سرگردان میان دو زندگی | اعتماد


اوایل امسال، هنگامی که تصمیم به خواندن کتاب «لینکلن در برزخ» [Lincoln in the Bardo] برنده جایزه من‌بوکر سال 2017 را گرفتم، بیش از هرچیز عنوانش برایم جذاب بود. «باردو» در آیین بودایی تبتی‌ها مکانی است که در آن روح پس از مرگ به انتظار تولد مجدد می‌ماند؛ در واقع حالتی بین دو زندگی است که در ترجمه فارسی با عنوان برزخ آمده است. نکته جذاب بعدی در عنوان کتاب، حضور نام آبراهام لینکلن، رییس‌جمهور مشهور امریکاست که با هدایت جنگ‌های داخلی، فرمان لغو برده‌داری را صادر کرد و اتفاقا داستان از همین‌ سال‌ها شروع می‌شود. در بحبوحه جنگ‌ و ضیافتی که آبراهام لینکلن و همسرش در کاخ سفید میزبانش هستند، پسر دوازده ساله لینکلن، ویلی، دچار تب تیفویید می‌شود و در نهایت می‌میرد. مرگ ویلی، لینکلن را دچار یأس و اندوهی عمیق می‌کند.

لینکلن در برزخ» [Lincoln in the Bardo]  لینکلن در باردو جورج ساندرز [George Saunders]

در روایات روزنامه‌های محلی آمده است که لینکلن بعد از مرگ ویلی، شبانه و به ‌تنهایی بر سر مزار او سوگواری می‌کرده است.

همین عزاداری مخفیانه لینکلن دستمایه‌ای شده است تا جورج ساندرز [George Saunders] اولین رمانش را بنویسد. نحوه روایت ساندرز در این کتاب عجیب و خلاقانه است. کتاب ده‌ها راوی دارد که تعدادی از آنها شخصیت‌های واقعی تاریخ هستند و بقیه زاییده ذهن نویسنده. چند خط یک بار راوی تغییر می‌کند و گاهی حرف‌ یکی، صحبت دیگری را نقض می‌کند. هرچند در ابتدا این نحوه روایت می‌تواند خواننده را حسابی گیج کند اما در نهایت سه راوی از بقیه متمایز می‌شوند. این سه راوی که در باردو (برزخ) به سر می‌برند، می‌دانند که ویلی به خاطر سن کمش باید زود از این برزخ خلاص شود و در غیر این صورت، سرنوشت شومی در انتظارش خواهد بود. اما دیدارهای مکرر آبراهام لینکلن از مزار پسرک باعث می‌شود ویلی دل از این عالم نکند و آخرین ریسمان اتصال خود به پدرش را نبُرد.

تمام مدتی که داستان را می‌خواندم به این سوال فکر می‌کردم که چرا آبراهام لینکلن و پسرش برای قرار گرفتن در این موقعیت انتخاب شده‌اند؟ در واقع چرا «لینکلن در برزخ»؟ سوالی که ساندرز با مهارت به آن پاسخ می‌دهد. او یک پایان قوی و شکوهمند برای کتابش می‌آفریند و به قصه‌ای که ابتدا فقط درباره مرگ و عالم بعد از آن است، مفهومی متفاوت و خاص می‌بخشد. قلم ساندرز این قابلیت را دارد که داستان اندوه شخصی یک پدر را تبدیل به موضوع ملی کند و آنچنان خواننده‌اش را متاثر کند که انگار او در طول داستان در باردوی ساندرز زندگی کرده است.

«لینکلن در برزخ» با ترجمه رعنا موقعی و از سوی نشر ستاک روانه بازار کتاب شده است. قیمت این کتاب 433 صفحه‌ای 39 هزار تومان است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...