«کودک ابدی» [L'enfant éternel] نوشته فیلیپ فورست [Philippe Forest] که روایت او از آخرین سال زندگی دخترش است، توسط انتشارات ققنوس منتشر و روانه بازار نشر شد.

کودک ابدی» [L'enfant éternel] فیلیپ فورست [Philippe Forest]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم‌، کتاب «کودک ابدی»، نوشته «فیلیپ فورست» با ترجمه مرضیه کردبچه توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. این اثر روایت بیم و امید آخرین سال زندگی دختری است که با سرطانی نادر دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ دختر نویسنده رمان. در واقع این اثر آخرین تلاش نویسنده است برای زنده نگاه ‌داشتن فرزندش.

فورست نه‌تنها به واژه، بلکه به کل تاریخ ادبیات چنگ می‌زند تا راهی برای جاودان کردن دخترش پیدا کند. نویسنده در آخرین جملات کتاب اعتراف می‌کند: «از دخترم موجودی کاغذی ساختم. میز کارم را هر شب به صحنه نمایشی جوهری تبدیل کردم که بر آن ماجراهای خیالی اجرا می‌شدند. نقطۀ پایان گذاشته شده. کتاب را کنار کتاب‌های دیگر گذاشته‌ام. راه نجاتی در واژه‌ها نیست. پس خیال می‌بافم.» به این ترتیب، رمان در عین واقع‌نمایی چنان با تخیل آمیخته است که از برچسب زندگی‌نامه می‌گریزد و به یک «صحنه نمایش» خواندنی تبدیل می‌شود.

رمان سرشار از روابط بینامتنی است. نویسنده از بهشت دانته تا مدرن‌ترین کمیک‌استریپ‌های معاصر را گواهی بر ادعای خود می‌بیند.

انتشارات ققنوس این کتاب را در شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت 85 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده‌ است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...