جایزه فرانسوی فمینا [Prix Femina] سه کتاب برنده این جایزه ادبی را ظهر امروز معرفی کرد.

جایزه فرانسوی فمینا [Prix Femina] 2020

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر به نقل از اکتوالیتیه، برنده سه جایزه فمینا در سه بخش بهترین رمان فرانسوی، بهترین رمان خارجی و بهترین اثر غیرداستانی ظهر امروز دوشنبه 12 آبان معرفی شدند.

از ۵ فینالیست بخش رمان فرانسوی «طبیعت انسانی» [Nature humaine] نوشته سرژ ژونکو از انتشارات فلاماریون به عنوان برنده انتخاب شد. در بخش بهترین رمان خارجی از میان ۶ فینالیست «هزینه زندگی کردن و آن‌چه نمی‌خواهم بدانم» نوشته دبورا لوی، ترجمه سلین لروی از انتشارات سو-سول به عنوان برنده انتخاب شد و از میان ۶ نامزد بهترین کتاب غیرداستانی کتاب کریستوف گرانژه با عنوان «ژوزف کبریس و یا امکانات یک زندگی» از انتشارات آنوموسا گوی رقابت را از بقیه ربود.

هیات داوران از رمان ژونکوی ۵۸ ساله که با تصویر کردن زندگی یک خانواده روستایی در جنوب غربی کشور به تغییرات در فرانسه در پایان قرن بیستم پرداخته است، به عنوان یک رمان بزرگ روستایی یاد کرد.

در عین حال یک جایزه ویژه نیز از سوی هیات داوران فمینا به «ژورنال سقوط، بیروت ۲۰۲۰» در همبستگی با لبنان اهدا شد.

اواخر اکتبر ۱۷ فینالیست فمینا در ۳ بخش معرفی شده بودند.

سال پیش سیلوین پرودوم برای هشتمین رمانش با عنوان «از میان جاده‌ها» از انتشارات گالیمار به عنوان برنده بخش رمان فرانسوی انتخاب شد و در بخش رمان خارجی «اوردسا» نوشته مانویل ویلاس موفق به کسب جایزه شد. برنده جایزه بخش مقاله نیز امانوئل لامبرت برای «ژیونو فوریوسو» بود.

جایزه معتبر ادبی فمینا در سال ۱۹۰۴ از سوی گروهی از نویسندگان مجله «زندگی خوشبخت» تاسیس شد. همه داوران این رقابت زن هستند ولی داوری در میان آثار نویسندگان مرد و زن صورت می‌گیرد.

با وجود اینکه برگزار کنندگان جایزه گنکور به دلیل قرنطینه مجدد فرانسه معرفی برنده امسال را به تعویق انداختند اما برگزار کنندگان فمینا اعلام کردند طبق برنامه از پیش تعیین شده پیش می‌روند و امروز همین کار را انجام دادند.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...