چرا بزرگسالان باید کتاب‌های الیور جفرز را بخوانند؟ | ایبنا



دو کتاب «آنچه باهم می‌سازیم» [What we'll build : plans for our together future] و «ما اینجا هستیم» [Here we are : notes for living on planet Earth] از الیور جفرز [Oliver Jeffers] را خواندم. شاید بهتر است بگویم دیدم. کتاب‌ها تصویری‌اند. داشتم به نکاتی که این کتاب‌ها می‌تواند برای کودکان داشته باشد، فکر می‌کردم. کتاب‌ها پر از جست‌وجو و گفت‌وگو هستند. می‌توانند محل بحث قرار بگیرند برای جلسات داستان‌خوانی و دورهمی‌های خانوادگی؛ اما یک‌دفعه فکر کردم این کتاب‌ها به درد بزرگسال‌ها هم می‌خورند. بعد دوباره خواندم‌شان، دیدم‌شان و بیشتر و بیشتر باورم شد که این‌ها کتاب بزرگسال هم هستند؛ به‌خصوص برای والدینی که بچه‌های دوره دبستان دارند. اما چرا بزرگ‌ترها باید این دو کتاب را بخوانند؟

آنچه باهم می‌سازیم» [What we'll build : plans for our together future]  الیور جفرز [Oliver Jeffers]

کتاب «آنچه باهم می‌سازیم» که کتاب‌های فندق (واحد کودک نشر افق) با کپی‌رایت و ترجمه رها مقدم چاپ کرده، درباره همراهی یک پدر و دختر است. دست‌های پدر و دختر در دو قاب اول کتاب، در دو صفحه کنار هم قرار گرفته‌اند. بعد، این پدر و دختر شروع می‌کنند به تجربه‌کردن، زندگی‌کردن، مبارزه‌کردن، ذخیره‌کردن و کشف‌کردن و در قاب آخر، دست‌های دختر در دست‌های پدر است؛ اما این پدر و دختر چه چیزهایی را تجربه کرده‌اند؟ آن‌ها باهم وقت گذرانده‌اند: اما نه برای بازی. آن‌ها زندگی کرده‌اند. بچه‌ها دوست دارند وقتی با شما هستند زندگی کنند، شبیه شما. تجربه‌های جدید کسب کنند و جنبه‌های دیگری از هستی را در برابر خودشان ببینند. بازی‌های تکراری خودشان را نمی‌خواهند. در کتاب «آنچه باهم می‌سازیم» این اتفاق می‌افتد. پدر و دختر باهم شروع به ساختن می‌کنند، چیزهای معمولی می‌سازند، مثل یک در، چیزهای عجیبی می‌سازند مثل یک برج یا تونل؛ اما همان اول عشق می‌سازند برای زمانی که به آن نیاز دارند.

از تصاویر به درک جنبه دیگری از این رابطه نیز می‌رسیم؛ پدر هم در کنار دخترش در حال آموختن است و یاد می‌گیرد به بخش‌هایی از زندگی نگاه کند که قبلاً نگاه نکرده است. شاید بشود درها را به روی دشمنان باز کرد و گفت‌وگو کرد، شاید بشود بالای برجی رفت و به جهان‌های دیگری نگاه کرد که از جلوی چشم‌مان می‌گذرد. کتاب «آنچه باهم می‌سازیم» ساختن یک جهان جدید است هم برای دخترک و هم برای پدرش. با مرور تصویرها می‌بینیم تجربه‌کردن هر چیزی با فرزندان‌مان هم برای آن‌ها جذاب است و هم زمان را برای خودمان ماندگار می‌کند.‌

ما اینجا هستیم» [Here we are : notes for living on planet Earth] از الیور جفرز [Oliver Jeffers]

در کتاب «ما اینجا هستیم» که آن هم از سوی کتاب‌های فندق با کپی‌رایت و زیرعنوان «یادداشت‌هایی برای زندگی در سیاره زمین» چاپ شده است، الیور جفرز، زمین را برای پسر تازه‌متولدشده‌اش شرح می‌دهد؛ اینکه زمین کجاست، خشکی و دریا دارد و غیره؛ اما چرا این کتاب ساده باید برای والدین جذاب باشد؟ برای اینکه مثل یک سرعت‌گیر عمل می‌کند و باعث می‌شود برای لحظه‌ای پایتان را از روی پدال گاز بردارید، یک نیش‌ترمز بزنید و درنگ کنید. این کتاب را ورق بزنید و زمین را یک‌بار دیگر برای خودتان مرور کنید؛ زمینی که هم محل زندگی شماست و هم محل زندگی بچه‌هایتان، زمینی که گسترده است و ساکنان دیگری هم غیر از ما انسان‌ها دارد. به قول نویسنده، ما همین یک زمین را داریم. این کتاب یک راه است؛ راهی که نویسنده و مخاطبش باهم طی می‌کنند؛ اما خیلی‌ها این راه را از یاد برده‌اند. شاید باید برگردیم و راه را یک‌بار دیگر به بقیه هم نشان بدهیم. اینکه زمین برای همه ماست و برای همه جا دارد.

پس ببینید پُربیراه هم نمی‌گفتم که این کتاب‌ها فقط برای کودکان نیستند؛ می‌توان این کتاب‌ها را ورق زد و صفحه به صفحه، تصویر به تصویر باهم به کشف رسید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...