کتاب «آنان که می‌روند و آنان که می‌مانند» [Those who leave and those who stay] سومین رمان مجموعه چهارگانه ناپلیِ النا فرانته با ترجمه فریده گوینده [Elena Ferrante] توسط نشر لگا منتشر شد.

آنان که می‌روند و آنان که می‌مانند» [Those who leave and those who stay] سومین رمان مجموعه چهارگانه ناپلیِ النا فرانته با ترجمه فریده گوینده [Elena Ferrante]

به گزارش مهر، پیش از این دو رمان اول چهارگانه ناپلی با نام‌های «دوست اعجوبه من» و «داستان یک نام جدید» با ترجمه همین‌مترجم توسط این‌ناشر منتشر شده‌اند. ترجمه کتاب چهارم این مجموعه هم با نام «داستان کودک گمشده» در دست انتشار است.

رمان مذکور، روایت‌گر سال‌های میان‌سالی راوی داستان اِلنا و دوست اعجوبه‌اش لی‌لاست است و مانند سایر کتاب‌های مجموعه مورد اشاره، مخاطب را بارها در حالت تعلیق نگاه می‌دارد. نویسنده در این‌جلد از چهارگانه ناپلی، با نگاهی موشکافانه به مسائلی چون زندگی زناشویی، خیانت، مادرانگی، طلاق، خواستن و نخواستن فرزند، ملالتِ روابط جنسی، سرخوردگی جسم و تلاش برای حفظ هویت در ازدواج با ارائه جزئیات به‌ظاهر عادی می‌پردازد.

تحوّلات سیاسی ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم، جابه‌جایی قدرت در این کشور و به‌تبع آن در منطقه ناپل، با نگاهی بی‌طرفانه از جمله‌مسائلی هستند که در پس‌زمینه این‌رمان دیده می‌شوند.

این‌کتاب با ۳۸۹ صفحه و قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...