سیدمهدی موسوی تبار | ایبنا


کتاب «شب گرفتن ماه» که بر اساس رمان «بسی رنج بردم»، اثر ساتم الوغ‌زاده [Satim Ulugzade] نویسنده‌ای تاجیک و توسط محمدرضا سرشار تلخیص و ترجمه شده است؛ زندگینامه و زمانه حکیم ابوالقاسم فردوسی را برای نوجوانان بازنمایی می‌کند.

شب گرفتن ماه بسی رنج بردم» ساتم الوغ‌زاده [Satim Ulugzade]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا،  «شاهنامه»، «رستم»، «سهراب»، «سیاوش» و...؛ احتمالاً شما که در حال خواندن این مطلب هستید در عمر شریفتان دست کم یک‌بار یکی از این اسامی را شنیده‌اید. اسم‌هایی که یا در اشعار، یا در ضرب‌المثل‌ها و یا حتی در زندگی روزمره خود و هنگام صداکردن دوستانتان از آن‌ها استفاده کرده‌اید. هرچند کمتر از پیش شده؛ اما هنوز هم کسانی هستند که شاهنامه بخوانند و عده‌ای هم دور آن‌ها جمع شوند. آن‌هایی که شاهنامه می‌خوانند و یا شاید آن‌هایی که نمی‌خوانند هم ممکن است بدانند که خالق «شاهنامه»، حکیم ابوالقاسم فردوسی است؛ شاعر قرن چهارم و به نظر بخش زیادی از کارشناسان و اهالی فرهنگ و هنر، بزرگ‌ترین شاعر زبان پارسی. درباره فردوسی، کتاب‌های متعددی با زاویه نگاه‌های مختلف منتشر شده است. گروهی صرفاً روی وجه ملی‌گرایی او مانور داده‌اند و گروهی دیگر بخش شاعرانگی او را برجسته کرده‌اند.

یکی از کتاب‌هایی که در سال‌های اخیر و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده، «شب گرفتن ماه» است که محمدرضا سرشار با تلخیص کتاب «بسی رنج بردم» ساتم الوغ‌زاده، نویسنده مشهور تاجیک، برای نوجوانان آماده کرده است. هرچند مخاطب این کتاب نوجوانان در نظر گرفته شده‌اند؛ اما جوانان و حتی بزرگسالان هم به‌راحتی می‌توانند با این اثر ارتباط برقرار کنند؛ زیرا نثر آن در مرز سادگی و شاعرانه‌بودن قدم برمی‌دارد.

«بسی رنج بردم» الوغ‌زاده در سال 79 منتشر شد و یک‌سال بعد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به‌عنوان یکی از کتاب‌های برگزیده سال جمهوری اسلامی ایران معرفی و از نویسنده آن تقدیر شد و نزدیک به یک دهه بعد، سرشار این کتاب را برای نوجوانان ایرانی به فارسی برگرداند و البته آن را خلاصه هم کرده بود. هرچند نزدیکی‌های زبان تاجیک‌ها و ایرانی‌ها کار را برای سرشار راحت‌تر کرده بود؛ اما وجود بعضی کلمات سنگین در متن اولیه و همچنین تبدیل آن به یک متن «آسان خوان» و بدون نیاز به لغت‌نامه و همچنین روان، از ویژگی‌های زحمات سرشار است.

«شب گرفتن ماه» درباره زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی است؛ اما در خلال خواندن این داستان، با تاریخ و ادبیات قرن چهارم و حتی پیش از آن هم تا حدودی آشنا می‌شویم. کتاب از بخش‌های مختلف و البته بدون عنوانی تشکیل شده است. سکانس‌هایی است برای بوجودآوردن یک فیلم جذاب و دلنشنین. زاویه دید داستان، دانای کل است و همین به نویسنده اجازه داده است که با رفت و برگشت‌های زمانی، اطلاعات مناسب و به اندازه‌ای به مخاطب بدهد و از آن‌سو هم به عناصر داستان‌گویی توجه کند.

مخاطب در این کتاب، همان‌اندازه که با زمان، مکان، طبقات اجتماعی و مناسبات زمان فردوسی آشنا می‌شود، به همان مقدار با شخصيت‌ها و روایت‌ها و حتی خرده‌روایت‌ها ارتباط برقرار می‌کند. شخصیت‌های محبوب و منفوری که هرکدام تأثیری در تداوم داستان و مهم‌تر از آن بر روی زندگی و کار فردوسی داشتند. سکانس‌هایی که صحبتش رفت، به مثابه قطعات پازل، شخصیت فردوسی را برای مخاطب تشکیل می‌دهند و یکی از دقیق‌ترین و منصفانه‌ترین تصاویر از فردوسی و زمانه وی در این کتاب دیده می‌شود.

«شب گرفتن ماه» که در کتاب، متوجه دلیل انتخاب این عنوان نمی‌شویم، یک اثر جذاب و مفید است و شباهتش به فیلمنامه یا حتی نمایشنامه در برخی بخش‌ها آن را شبیه به یک اثر نمایشی کرده است. سرشار -که خود نویسنده کودک و نوجوان است- رازهای ارتباط با مخاطب و تکنیک‌های یک اثر شاخص برای نوجوانان را می‌دانسته و از همین پشتوانه و تجربه برای خواندنی‌تر‌شدن این کتاب استفاده کرده است. این تأثیر تا جایی است که اگر نام نویسنده از شناسنامه و جلد کتاب حذف شود می‌توان آن را شبیه به برخی از آثار سرشار دانست.

در بخش‌هایی از این کتاب درباره اختلافات فردوسی و سلطان‌محمود غزنوی می‌خوانیم و خلف وعده محمود به حکیم توس در پرداخت صله به‌خاطر سرودن شاهنامه را می‌بینیم و خوابی که او پس از مرگ فردوسی می‌بیند. از خواندن بیت «جهان را بلندی و پستی تویی/ ندانم چه‌ای؛ هرچه هستی تویی» توسط فردوسی در خواب و متأثرشدن محمود پس از بیداری. از مشاعره‌ها بین شاعران بزرگ آن دوره تا ساختار حکومت و همچنین نقش شعر در زمانه فردوسی.

چاپ جدید «شب گرفتن ماه» در 296 صفحه و به شمارگان 2500 نسخه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...