شماره ۱۵۹ نشریه اطلاعات حکمت و معرفت با عنوان« هرمنوتیک» به دبیری علیرضا سمنانی منتشر شد.

شماره ۱۵۹ نشریه اطلاعات حکمت و معرفت با عنوان «هرمنوتیک

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این دفتر مشتمل بر هفت مقاله است که از دانشنامه هرمنوتیک راتلج برگزیده شده‌اند. دبیر این پرونده، دانشنامه هرمنوتیک راتلج را چنین معرفی کرده است: «مجموعه هرمنوتیک این دانشنامه شامل یک مقدمه، پنجاه و پنج مقاله در پنج بخش و یک موخره، ویراسته جف مالپاس و هانس هلموث گاندر است.

بخش نخست که ریشه‌های هرمنوتیک نام دارد در دو مقاله به هرمنوتیک در فلسفه یونان و اندیشه قرون وسطی می‌پردازد. بخش دوم که به مجموعه متفکران هرمنوتیک اختصاص یافته، گستره وسیعی از فیلسوفان از اسپینوزا، ولف، آست، دیلتای، نیچه ... تا هایدگر، گادامر، ریکور، بارت، بولتمان و اندیشمندان متاخر نظیر رورتی را در بر می‌گیرد.

بخش سوم که به پرسشهای هرمنوتیک می‌پردازد، مسائلی چون عقلانیت و روش، هستی و متافیزیک، زبان و معنا، نسبیت و حقیقت، تاریخ و تاریخی‌گرایی، اخلاق و اجتماع، سیاست و نقد، متن و ترجمه، نماد و تمثیل، زندگی و جهان تا موضوعاتی مانند طبیعت و محیط زیست را مطرح می‌سازد که اهمیت و ضرورت طرح مساله طبیعت و محیط زیست امروزه بیش از پیش احساس می‌شود.

بخش چهارم که (Hermeneutic engagements) نام دارد به مقالاتی نظیر هرمنوتیک و ادبیات، هرمنوتیک و معرفت‌شناسی، هرمنوتیک دین و خدا، هرمنوتیک و رتوریک، هرمنوتیک و آموزش، هرمنوتیک و علوم اجتماعی، هرمنوتیک زیبایی‌شناسی و هنرها و ... اختصاص یافته است و بخش پنجم که به چالش‌ها و گفت و گوهای علم هرمنوتیک موسوم است، شامل گستره‌ متنوعی است که برای نمونه عبارتند از هرمنوتیک و پدیدارشناسی، هرمنوتیک و واسازی، هرمنوتیک و روانکاوی، هرمنوتیک و فلسفه زبان، هرمنوتیک ساختارگرایی و پساساختارگرایی، هرمنوتیک و پراگماتیسم، هرمنوتیک و فمینیسم.

دو مقاله پایانی این بخش هرمنوتیک و اندیشه یهودی و هرمنوتیک اسلامی و عربی نام دارد و در نهایت موخره‌ای با عنوان آینده هرمنوتیک تالیف جیانی واتیمو به این مجموعه غنی پایان می‌دهد.»

سمنانی توضیح داده است که مقالات منتشر شده در بخش ویژه‌نامه شماره ۱۵۹ اطلاعات حکمت و معرفت به جز یک مقاله از بخش دوم مابقی از بخش های چهارم و پنجم برگزیده شده‌اند: «سعی شد در حد مقدور توجه به گستره و تنوع مفاهیم و مضامین در نظر گرفته شود. خواننده مقالات درخواهد یافت که در مقالات ترجمه شده به هرمنوتیک برخی از مهمترین هرمنوتیسین‌های غربی از چشم‌اندازها و مناظر گوناگون نگریسته شده است. از آنجایی که کمتر ترجمه‌ای از هرمنوتیک اشتراوس در زبان فارسی موجود است و پرسش عنوانی مقاله نیز مهم تشخیص داده شد، مقاله «اشتراوس، هرمنوتیک یا باطن‌گرایی» به منتخبین پیشین اضافه شد.» با این توصیفات دبیر پرونده، مقالات این شماره به ترتیب عبارتند از:

«هرمنوتیک، دین و خدا» به قلم ژان گریش و ترجمه بهزاد سالکی، «هرمنوتیک و ادبیات» به قلم آندرو بوئی و ترجمه پیمان خان محمدی، «هرمنوتیک و روانکاوی» به قلم فیلیپ کابستان و ترجمه فرناز عبدالباقیان و علیرضا سمنانی، ویراسته بهزاد سالکی، «هرمنوتیک و فلسفه زبان» به قلم لی بریور و ترجمه هانی اشرفی، «هرمنوتیک و پدیدارشناسی» به قلم رابرت دستال و ترجمه سحر طبیب‌زاده ویراسته بهزاد سالکی، «هرمنوتیک و فمینیسم» به قلم جورجیا وارنکه و ترجمه فرناز عبدالباقیان، ویراسته بهزاد سالکی ، «اشتراوس: هرمنوتیک یا باطن گرایی؟» به قلم کاترین ایچ. زوکرت، مایکل زوکرت و ترجمه محمد رضا سهرابی.

بخش دوم نشریه با عنوان «اندیشه و نظر» مشتمل بر چهار مقاله است. مقاله نخست با عنوان «جستجویی تطبیقی در باب توصیه به خوش‌بین بودن در دو رهیافت اخلاقی - دینی و علمی – تجربی» را محسن جهان و علی جهان نگاشته‌اند. دومین مقاله با عنوان «مبانی مشترک اخلاقیات بودایی» به قلم پیتر هاروی است که مریم باقرزاده به فارسی برگردانده و بهزاد سالکی ویراستاری کرده است. «علاء الدوله سمنانی» عنوان سومین مقاله به قلم جی.فان اس، ترجمه و تحقیق جمشید جلالی شیجانی است. آخرین مقاله نیز «نگاهی گذرا به کتاب حقیقت و روش اثر هانس گئورگ گادامر» است که استیو فیفل نگاشته و رضا داودی به فارسی ترجمه کرده است.

بخش سوم مجله با عنوان «گزارش» مشتمل بر یک نوشتار با عنوان «ادیان ابراهیمی: یهودیت و مسیحیت» از مهراب صادق‌نیاست که تنظیم و یرایش آن را فاطمه محمد بر عهده داشته است.

بخش پایانی نشریه با عنوان «کتاب» متشمل بر دو نوشتار است: نخست منیره پنج‌تنی، دبیر بخش کتاب، مقاله‌ای با عنوان «سرزمین سماوات (پرسه در جهان شعر قاسم آهنین‌جان)» نگاشته است که به نقد و بررسی مجموعه کامل اشعار این شاعر (نشر افراز - سال )۱۳۹۷ اختصاص دارد. دومین نوشتار با عنوان «در حیات و بر حیاط» یادداشتی به قلم بهنود بهادری درباره خاستگاه شعر قاسم آهنین‌جان و نسبت آن با جریان شعر دیگر است.

آخرین مطلب ویژه تازه‌های نشر است و مشتمل بر یک نوشتار با عنوان «عارفی در غربت غربیه ( گفتگوهایی با دکتر سید حسین نصر)» به قلم منوچهر دین پرست است.

شماره ۱۵۹ نشریه اطلاعات حکمت و معرفت با عنوان «هرمنوتیک» با مدیر مسئولی و سردبیری انشاءالله رحمتی با بهای ۱۵ هزار تومان در اختیار علاقمندان و متخصصان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...