• 27 اسفند 1398

    تحلیل-روانشناختی-وقتی-نیچه-گریست-محمود-رضایی

    فروید‌، شاعران‌ و نویسندگان‌ را بیماران روان رنجوری تلقی می‌کرد که به دلیل ناتوانی در‌ ارضای‌ غریزه‌ی جنسی خود، با آفرینش‌های هنری، تخلیه‌ی روانی می‌شوند که البته یونگ با این دیدگاه‌، مخالف‌ بود‌...نیچه، چون در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده، نمی‌تواند عشق را برتابد، از این‌ رو‌ از پل می‌خواهد که برای او از سالومه خواستگاری کند... دختری زیباروی‌، سرکش‌ و رهاست که به هیچ روی حاضر نمی‌شود با ازدواج، آزادی‌اش را محدود کند... فکر برتا حتی در خواب او را‌ رها نمی‌کرد ...

  • 02 خرداد 1385

    فریدریش-نیچه

    کلامش حالتی پیامبرگونه و شاعرانه دارد و آن‌گونه که فلسفه را درک می‌کرد به انتقاد شدید از آن می‌پرداخت... نیچه دانش‌آموزی نمونه بود و در سال 1869 به دانشگاه بُن و سپس به دانشگاه لایپزیگ رفت. در سال 1869، در سن 25 سالگی، به مقام استادی در دانشگاه بازل [سوئیس] نایل آمد... همواره رنجور و بیمار بود... او را بدعت‌گذار فلسفه نازیسم و هیتلریسم قلمداد می‌کنند... خواهرش، در سالهای پیری، هیتلر را به عنوان مظهر «اَبَر انسان» دانست. ...

Loading
سه مقاله‌... سرنوشت مشابه و دردناکی سه گوشه‌گیر بزرگ دنیای اندیشه را به همدیگر نزدیک می‌کند... فریدریش هولدرلین که در فقر و جنون خاموش گشت... هاینریش فون کلایست که جز با خودکشی نتوانست به تخاصم درونی‌اش پایان بدهد... و فریدریش نیچه... به اتکای سرگذشت زندگانی، تفسیری درباره‌ی این سه نفر به دست می‌دهد که البته بسیار شخصی است، اما از گیراترین تفسیرهاست ...
وقتی روی زندگی مونک کار می‌کردم، در کمال تعجب متوجه الهام‌بخشی نوشته‌های نیچه در خلق نقاشی مونک شدم... بمب‌های فکری را، همچون بمب‌های واقعی، می‌توان برای اهداف بسیار سودمند به‌ خدمت گرفت... گویی در سایه آن سبیل احساس امنیت می‌کند... وقتی لو سالومه قلبش را شکست؛ تندترین سخنانش علیه زنان را نوشت... خواهرش، الیزابت، موسولینی و هیتلر را می‌پرستید و آنها هم او را می‌پرستیدند... ...
ترجمه آقای آشوری تاکنون متجاوز از چهل و اندی چاپ و منتشر شده، اما راه به جایی در فهم نیچه نمی‌برد... تمامی ترجمه‌های انگلیسی آثار نیچه در 100 سال گذشته را باید دور ریخت و از نو و اساسی ترجمه‌های تازه‌ای از نیچه ارایه کرد... حاکمیت قاجاریه ما را شدیدا به گعده‌نشینی خو داده است... ما در برابر تمدن غرب فقط توریست بوده‌ایم... تنها نیچه می‌تواند سخن از نیهیلیسم (نیست‌انگاری) به‌میان آورد... در این برهوت بی‌فکری معبری هر چند باریک و سخت باز کنیم. ...
نویسنده با ضعف نفس آدمهای کم‌مایه‌ای که به رخوت آرام اخلاق پناه می‌برند؛ با متافیزیک، که جهان را با موعظه تجرید بی‌اعتبار می‌کند؛ با جمود کتابی فرهنگی که بیش از حد در خود فرورفته است؛ با ریاضت‌کشی که انسان را به فکر مرگ می‌اندازد؛ با کیش دولت‌پرستی که انسانها را با تبدیل آنها به بردگان دستگاهی غیرشخصی خفه می‌کند؛ و سرانجام با ابتذال اندیشه به مبارزه برمی‌خیزد. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...