کتاب «شبستان روشنایی» (معنویت فطری از دیدگاه مولانا ) نوشته‌ی بیتا رضایی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب با بخش‌هایی همچون: مولوی کیست؟، آثار مولانا، ملاقات شمس، روح ملکوتی و روح بشری (حیوانی) از دیدگاه مولانا، زندگی‌های متوالی نه تناسخ از دیدگاه مولانا، معنویت فطری چیست؟، نتیجه‌ی معنوی، عقاید در مورد معاد، آیین بودا، یونانیان و وجه‌الله همراه است.

نویسنده در مقدمه‌ای بر کتاب نوشته است: «عرفان و تصوف چشمه‌هایی بس دیرینه هستند که تشنگان زیادی خود را از آن‌ها سیراب ساخته‌اند. از گذشته‌های دور، کتاب‌های عرفانی ارزشمندی به دست ما رسیده است که نشان‌دهنده‌ی پایه‌گذاری محکم عرفان و تصوف است.

هجویری، قشیری و شیخ نجم‌الدین رازی از کسانی بودند که دستان آشتی شریعت و طریقت را به هم فشردند و در این میان، 
ابن عربی نسیم عطرآگین عرفان را وارد مرز و بوم ایران کرد. اما در قرن هفتم، بزرگ‌مرد شاعر ایران، جلال‌الدین محمد بلخی، عرفانی ناب را از مناره‌های عرش به گوش ما نجوا می‌کند که امروزه هرچه آن را بررسی و تحلیل کنند، باز حرف‌های ناگفته و رموز پنهان در پرده‌های ابهام باقی است.

«شبستان روشنایی» در 203 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 5000 تومان از سوی انتشارات داستان‌سرا به چاپ رسیده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...