نویسنده کتاب «فلسفه هنر» [The philosophy of art] اثر استیون دیویس [Davies, Stephen] با پیچیدگی‌های مسائلی مانند تعریف هنر، هستی‌شناسی هنر، شیوه‌های متنوع تفسیر اثر هنری، مفهوم بازنمایی، و بیانگری عاطفی می‌کوشد با استناد به آرای فیلسوفان برجسته هنر، ابعاد گوناگون هریک از آنها را به بحث بگذارد.

فلسفه هنر» [The philosophy of art] اثر استیون دیویس [Davies, Stephen]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رویکرد محوری فلسفه هنر تبیین منشأ زیست‌شناختی هنر در مقایسه با مبدأ فرهنگی آن است. پدیده هنر به دستاوردهای فرهنگ غربی محدود نمی‌شود و از دست ساخته‌های گوناگون چنین برمی‌آید که هنر سایر فرهنگ‌ها نیز غنای چشمگیری دارد و شایسته تأمل فلسفی است. گرچه پیدایش مفهوم مدرن هنر به اروپای قرن هجدهم باز می‌گردد، سنت‌های هنری دیگری نیز در جهان وجود دارند که ارزشیابی و ارج‌شناسی آثار آنها مستلزم آگاهی از اندیشه‌های بنیادی این سنت‌هاست. افزون بر این، جایگاه برجسته هنر در فلسفه معاصر مبین ضرورت آشنایی با مسائل محوری فلسفه هنر است.

نویسنده در این کتاب با پیچیدگی‌های مسائلی مانند تعریف هنر، هستی‌شناسی هنر، شیوه‌های متنوع تفسیر اثر هنری، مفهوم بازنمایی، و بیانگری عاطفی می‌کوشد با استناد به آرای فیلسوفان برجسته هنر، ابعاد گوناگون هریک از آنها را به بحث بگذارد. نحوه وجودی منحصر به فرد هریک از هنرها موضوع جالب و جدیدی است که فصلی مجزا درباره هستی‌شناسی رسانه‌های مختلف هنری به آن اختصاص یافته است.

بازنمایی و بیانگری هم از قدیم‌ترین موضوعات فلسفه هنرند که گرچه ریشه‌هایشان به یونان باستان باز می‌گردد، فیلسوفان معاصر همچنان به آنها توجه دارند. شرح روشن همه این مسائل و مباحث، کتاب فلسفه هنر را به راهنمایی مفید برای هنرمندان و هنردوستان و هنرپژوهان مبدل کرده است.

در پایان هر فصل از این کتاب گزیده‌ای از منابع مشروح آمده است که اغلب آثار مذکور در بخش‌ها برای دانشجویان تازه کار نوشته نشده است. منابع یادشده یا به دلیل ذکر نام مؤلفانشان در هر فصل معرفی شده‌اند یا درباره موضوع هر فصل مباحث مضاعفی دارند. دانشجویانی که می‌خواهند شرح و بسط مباحث خاصی را در سطح فلسفی پیچیده‌تری پی بگیرند باید به این منابع مراجعه کنند.

کاربست‌ها و پرسش‌های فصل‌های این کتاب به دو بخش تقسیم شده است. چهار فصل آغازین عمدتا مباحث نظری را دنبال می‌کند. برای آن که کاملا در مباحث نظری غرق نشویم، در پایان هر یک از فصل‌ها، کاربست‌های ملموس و ایده‌های مترتب بر آنها شرح داده شده است. بخش دوم، شامل فصل‌های پنجم تا هشتم، به مباحث عملی‌تر (اما همچنان کلی) می‌پردازند. مسئله چگونگی کاربست استدلال‌های مطرح در این فصل‌ها لاجرم لابه‌لای مباحث مطرح شده است، لذا مثال‌های مرتبط و توضیح آنها را در مطاوی مباحث هر فصل مطرح کرده‌ایم. همه فصل‌ها با پرسش هایی به پایان می‌رسند تا انگیزه‌ای باشد برای اینکه خواننده بداند ایده‌های مجمل را چگونه می‌توان بسط و گسترش داد.

در دیباچه این کتاب تحت عنوان «چرا فلسفه هنر بخوانیم؟» آمده است: «همگان بر این باورند که هنرها فایده‌های اجتماعی و فردی بسیار ارزشمندی دارند. یکی از معیارهای سنجش پختگی، حساسیت، و پیچیدگی جوامع عظمت هنرمندان بزرگ آن و در مقیاسی وسیع‌تر، میزان حمایت دولت و ملت از هنرهاست. در عین حال، کسی که به هیچ یک از هنرها علاقه ندارد بی‌بهره از کمال است. اگر هنر را به تعاریف و تفاسیر ضیق و نخبه‌گرایانه محدود نکنیم، مردم خودشان به هنرها دلبستگی دارند. این دلبستگی مهم است؛ زیرا به آنان هویت می‌بخشد و تعامل با سایر انسان‌ها را برایشان تسهیل می‌کند. در واقع، آفرینش هنرها یا مواجهه با آنها در رشد روانی، عاطفی و اخلاقی افراد و نیز در بهزیستی آنان نقش مهمی دارد.

اما اثبات اهمیت هنر کاری ساده نیست. تولید و مصرف هنر نقش مستقیمی در بقای ما ندارد. در حقیقت، بسیاری از هنرها آشکارا به دغدغه‌های معمول و متعارف ما ربطی ندارند. هنر، برخلاف علم و فناوری، ارزش مستقیم و کاربردی ندارد. وانگهی، ثمرات هنر معمولا نصیب کسانی می‌شود که برای خود هنر و تحسین یگانگی آن به هنر رو می‌آورند، نه آنان که هنر را صرفا وسیله رسیدن به غایات بیرونی می‌دانند. حتی اگر هنر منبع شناخت و تجربه باشد، غالبا چنان راه‌های غیرمستقیم و پیچیده‌ای برای رسیدن به آنها عرضه می‌کند که باید از خود بپرسیم اصلا شناخت و تجربه را چه به هنر. گرچه می‌پذیریم که هنر در شکوفایی و کمال انسان‌ها نقش ارزشمندی دارد، خوراکی که برای مخاطبانش فراهم می‌آورد و نحوه عرضه آنها خالی از ابهام نیست.»

در فصل یک این کتاب درباره تفاوت‌های دو رویکرد متفاوت زیست شناختی و فرهنگی درباره بنیادهای هنر بحث شده است. بر اساس رویکرد نخست، فعالیت‌های معطوف به آفرینش و ارزشیابی هنر محصول تکامل بشر و از این حیث، فعالیت‌هایی جهانشمول و کهن‌اند. طبق رویکرد دوم، هنر محصول زمان و فرهنگی خاص - اروپای قرن هجدهم است. بر اساس این رویکرد، مفهومی که ما امروزه از هنر در نظر داریم نخستین بار در این دوره در اروپا پدیدار شد. با این احتساب، پیدایش هنر بالنسبه متأخر است و بدو در اروپا رخ داده است.

کتاب «فلسفه هنر» اثر استیون دیویس و ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی در 348 صفحه و با قیمت 86000 تومان از سوی نشر نی به بازار نشر آمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...