«حافظ اندیشه؛ نظری به اندیشه حافظ همراه با انتقادگونه‌ای از تصوف» نوشته مصطفی رحیمی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب در ۳۱۷ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۶۰هزار تومان در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم راهی بازار شده است.

در ابتدای کتاب می‌خوانیم: در داستان رستم و سهراب تأمل می‌کردم و در این اندیشه بودم که آیا فردوسی سرانجام شراره شور سهراب را پیروز می‌خواهد یا خرد تجربه‌اندوز رستم را. و ناگهان به این نتیجه رسیدم که فردوسی هر دو را می‌خواهد، و چنین است که جنگ آنان را فاجعه می‌داند.

کشف این معنی بر اندیشه‌هایی که از دیرباز درباره حافظ داشتم نور تازه‌ای تاباند: همساز کردن ناهمسازها (یا ظاهرا ناهمسازها) که حافظ کارشناس ماهر آن است.

از کلمه رند که پیش از او سراسر بار منفی داشته و بر مردم «محیل و غدار و حیله‌باز و منکر و لاابالی و بی‌قید»  اطلاق می‌شده، در ترکیب با عارف، کلمه‌ می‌سازد به معنای کسی که  به والاترین مقام تفکر و رفتار دست یافته است. عشق به خدا را با عشق انسان به هم می‌آمیزد. به خرابات معنایی می‌دهد که والاترین مدرسه عشق است و هم مکان شادی حافظانه. می‌ را، هم در جام الست می‌نوشد و هم در جام خیامی، و سرانجام هم خود را برای والاترین مقام‌های بهشتی آماده می‌کند و هم «ملامتگر عیار» می‌شود، و ضمن راه‌ یافتن به اوج اخلاق و معنویت به لذایذ مشروع این جهانی می‌پردازد (چیزی که غالب عارفان خود را از آن محروم می‌کنند.) و خلاصه آن‌که در سلسله اندیشه ایرانی، خیام را با مولوی استادانه آشتی می‌دهد.  

همچنین در نوشته پشت جلد کتاب  آمده است: مصطفی رحیمی، حقوق‌دان و مولف و مترجم، در این کتاب به «اندیشه» حافظ می‌پردازد و در پرتو اندیشه مدرن، جنبه‌های گونه‌گون اندیشه حافظ را از پس زیبایی و خیره‌کنندگی غزل‌هایش تحلیل می‌کند. او «همساز کردن ناهمسازها» را ایده بنیادین حافظ تلقی می‌کند و با ارجاعات مفید و مختص می‌کوشد که ابعاد پنهان «نظریه عشق و رندی» را در نظام اندیشه حافظ آشکار سازد و همچنین نشان می‌دهد که کدام سویه‌های اندیشه‌ حافظ با نظریات فلسفی عصر مدرن تلاقی می‌کند و کدام سویه‌ها با آن متفاوت است. نویسنده پرده نقش‌نقش شعر حافظ را کنار می‌زند تا از ورای آن انسان و جهان مطلوب حافظ را بازشناسد. در این میانه معنا و جایگاه یکایک گزاره‌های شعر حافظ در نظام اندیشه او به زبانی روشن تشریح می‌شود.

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...