کتاب «اطاق آبی» نوشته سهراب سپهری توسط انتشارات سروش به چاپ چهاردهم رسید.

اطاق آبی سهراب سپهری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب، آخرین نوشته سهراب سپهری (۱۳۰۷-۱۳۵۹)، شاعر نوپرداز و نقاش ایرانی است که چند سال پس از مرگ او منتشر شد. این کتاب، که در واپسین سال‌های زندگی سپهری نوشته شده، دارای سه بخش مستقل «اطاق آبی»، «معلّم نقاشی ما» و «گفتگو با استاد» است که سه برهه کودکی، جوانی و میان‌سالی او را شامل می‌شود.

«اطاق آبی» یگانه بخشی است که تاریخ نگارش آن (۵ آبان ۱۳۵۵) مشخص است و توصیف اطاقی در انتهای باغ خانه‌ای است که سپهری در دوران کودکی به آن علاقه فراوان داشته است. سپهری ضمن توصیف دقیق اطاق، آن را مکانی نمادین و نمونه کوچک کیهان می‌داند و از درک چنین شباهت‌هایی لذّت می‌برد.

در بخش دوم این‌کتاب، نارسایی‌ها و کاستی‌های نظام آموزشی بیان می‌شود و سپهری خاطرات دوران مدرسه و کلاس درس را با زبانی ساده و طنز نقد می‌کند. در بخش سوم نیز دیدگاه‌های نویسنده درباره مکاتب نقاشی و تاریخچه نقاشی در ایران و ویژگی‌های هنر شرق و غرب و تفاوت‌های آنها بیان شده است. این‌کتاب با تصاویری از دست‌نوشته‌های سپهری و چند طرح و عکس از وی منتشر شده است.

چاپ چهاردهم این‌کتاب با ۷۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...