کتاب "شعاع شمس" که تفسیری است امروزی از دیوان کبیر مولانا توسط کریم فیضی در دو جلد 500 صفحه‌ای آماده چاپ شد.

کریم فیضی در گفتگو با مهر، درباره کتاب‌های در دست چاپ خود گفت: به تازگی نوشتن کتاب "شعاع شمس" را که تفسیری است امروزی از غزلیات شمس به پایان برده‌ام و در دو جلد 500 صفحه‌ای آماده چاپ شده است.

وی با اشاره به مهجور ماندن غزلیات شمس اثر سترگ مولانا در سایه مثنوی او افزود: با توجه به تعدد آثاری که تاکنون درباره مثنوی و یا در زمینه تصحیح و تفسیر آن منتشر شده، احساس می‌کنم غزلیات مهجور مانده و بیشترین کار در مورد آن به گزینش ابیات و انتشار آنها خلاصه شده که معروفترین آنها گزینش استاد شفیعی کدکنی است که در دهه 50 منتشر شده است.

این پژوهشگر آثار ادبی و فلسفی اضافه کرد: در "شعاع شمس" من با نوعی متن‌شکافی تفسیری امروزی از تمام غزلیات شمس به دست داده‌ام و را آن را برای نشر به انتشارات موسسه اطلاعات سپرده‌ام  که امیدوارم به زودی مجوز نشرش را بگیرد و منتشر شود.

فیضی همچنین از انتشار جلد دوم کتاب "زندگی و بس" خبر داد و گفت: جلد اول این کتاب که پژوهشی است درباره خود زندگی و نظرگاه‌های مختلف به آن، مرداد 88 چاپ شده بود و جلد دوم آن در 700 صفحه اخیراً توسط ناشر (موسسه اطلاعات) از زیر چاپ درآمده و به زودی توزیع می‌شود.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...