شماره‌ دوازدهم دوره‌ جدید مجله‌ تجربه با تصویر جلدی از محمدرضا شجریان و هوشنگ ابتهاج منتشر شد.

شجریان امیر هوشنگ ابتهاج تجربه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا؛ این شماره که در سال‌روزِ تولدِ محمدرضا شجریان و چهلمین روزِ درگذشتِ هوشنگ ابتهاج منتشر شده‌است، ویژه‌نامه‌ای است تحلیلی در نسبتِ این ۲ که با عنوانِ اصلیِ سایه‌ی سیاووش بر پیشخوانِ مطبوعات قرار گرفته است.

هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شجریان چه نسبتی به هم داشتند؟ آغازِ یکی‌شدن و همکاری‌های نزدیک‌شان چه زمانی بود؟ چه کارهای مشترکی با هم داشتند؟ شجریان چه کارهایی را از سایه خوانده است؟ در آثار مشترک‌شان، نقشِ شعرِ سایه و صدا و کاراکترِ شجریان در موفقیتِ آن‌ها چه بود؟ قطعه‌ «سپیده» در چه شرایطی منتشر شد و چگونه به سرودِ غیر رسمیِ مردمِ ایران با هزار امید و آرزو بدل شد؟ در دورانِ مدیریتِ سایه بر رادیو، شجریان چه می‌کرد؟ منتقدان سایه در آن دوران چه می‌گویند؟ ماجرای استعفای دسته‌جمعی از رادیو چه بود؟ نامه‌ استعفا چگونه شکل گرفت؟ اختلافاتِ سایه و شجریان در نزدیک به نیم قرن دوستی و نزدیکی و همکاری، چه بود؟ چرا شجریان در دو دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ تقریبا هیچ شعری از سایه نخواند؟ این دو در نهایت چطور با اختلافات‌شان کنار آمدند و از آن عبور کردند؟ آغازِ فعالیتِ دوباره‌ آن‌ها چگونه شکل گرفت؟ جام تُهی در چه شرایطی منتشر شد؟ تاثیرِ متقابلِ موسیقی و سیاست بر هم چیست؟ پاسخ داده شود.

این‌ها و چند مسئله‌ دیگر، پرسش‌هایی است که تلاش شده در این ویژه‌نامه به آن‌ها پاسخ داده شود. در این مسیر کوشش شده در کنارِ گزارش‌ها و روایت‌های مستند، تاریخی و دستِ اول، با هنرمندان، همکاران، دوستان و نزدیکان و بازی‌گردانانِ این سال‌ها گفت‌وگو شود تا روایتی دست‌اول‌تر و مستقیم‌تر از نسبتِ سایه و شجریان منتشر شود؛ روایت‌هایی که فکر می‌کنیم به این ویژه‌نامه قابلیتِ ارجاع در سال‌های بعد را داده و آن را به منبعی ارزشمند برای آرشیوها و پژوهش‌گران و علاقمندان موسیقی تبدیل خواهد کرد.

این شماره با آثار و گفتاری از علی اکبر شکارچی، حن ناهید، سعید فرج‌پوری، هادی منتظری، صدیق تعریف، خسرو پارسا، سید محمد بهشتی، علی دهباشی، محمد جواد غلامرضا کاشی، میرعلیرضا میرعلی‌نقی، شاهرخ تویسرکانی، فردین خلعتبری، پویا سرایی، مهیار علیزاده، مهدی فیروزیان، سید عباس سجادی، مزدک دانشور،فرشین کاظمی‌نیا و نویسندگان و اعضای تحریریه‌ مجله‌ی تجربه منتشر شده است.

مدیر مسئول تجربه کتایون بناساز است و پژمان موسوی سردبیری آن را بر عهده دارد. عکس جلد این شماره هم از ژاله ستار است.

این شماره از تجربه‌ در 144 صفحه و با قیمت 75هزار تومان توزیع شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...